نگاه علي(ع) به خلافت پس از پيامبر(ص)
عصر شیعه - اثر حاضر، شرحي بر خطبه شقشقيه حضرت اميرالمومنين علي(ع) است كه ضمن اثبات انتساب خطبه بر حضرت(ع)، موضوع خلافت بعد از پيامبر اكرم(ص) را بررسي كرده است.
برخي از علماي اهل سنت، نسبت خطبه شقشقيه را به امام علي(ع) انكار كرده و حتي كار را به جايي رساندهاند كه در راستاي چنين انكاري، كل نهجالبلاغه را زير سوال برده و آن را به سيد رضي نسبت دادهاند؛ زيرا باور نميكنند كه حضرت علي(ع) از خلفاي قبل از خود شكوه و اعتراض داشته باشد.
اعتراضاتي كه در مورد اين خطبه وجود دارد دو نوع است؛ سندي و دلالت.
به لحاظ سند ميتوان گفت كه سند اين خطبه را ميتوان از دو طريق تام دانسته و آن را مورد اعتماد قرار داد:
1ـ متن بلند و مضامين عالي و بلاغي خطبه كه از هيچكس غير از امام علي(ع) امكان صدور نداشته است؛ گرچه فردي مثل شريف رضي باشد.
2ـ با تتبع در مصادر فريقين؛ شيعه و سني، به دست ميآيد كه اين خطبه را هردو دسته ذكر كردهاند و در كتابهاي خود حتي قبل از شريف رضي نقل كردهاند و اين دو مطلب در ادامه مباحث كتاب به اثبات ميرسد.
به لحاظ دلالت نيز ميتوان فقرات اين خطبه را به لحاظ مضمون از كتب اهل سنت اثبات كرد، و با بررسي سيره هريك از خلفا و كلمات ديگر از امام علي(ع) به اطمينان و يقين رسيد كه اين خطبه از آن حضرت صادر شده است. اين استبعادي كه برخي دارند نيز طبيعي به نظر ميرسد؛ زيرا حضرت علي(ع) 25 سال سكوت كرد و به جهت حفظ مصالح عمومي اسلام و مسلمين نميتوانست مطالب را به طور صريح بيان داشته و از خلفاي قبل از خود انتقاد كند، ولي بعد از رسيدن به خلافت، از آن جا كه موقعيت را تا اندازهاي به جهت بيان حقايق مناسب ديد، لب به شكوه و انتقاد گشود و تا حدودي با مراعات تقيه، مطالبي را هرچند سربسته براي مردم بيان كرد تا حقايق تاريخي براي مردم مخفي نماند، هرچند اينها را در جواب كسي فرمود كه از حضرت ميخواست بداند كه چرا بعد از وفات پيامبر(ص) حق خود را پيگيري نكرد.
راويان خطبه در كتب فريقين
برخي ميگويند: اين خطبه را سيد رضي انشاء كرده و آن را به امام علي(ع) نسبت داده است، در حالي كه افرادي اين خطبه را ذكر كردهاند كه قبل از سيد رضي(ره) ميزيستهاند، همان گونه كه معاصرين و متاخرين از غير طريق او نيز اين خطبه را ذكر كردهاند. اينك به اسامي برخي از آنها اشاره ميكنيم:
حافظ يحييبن عبدالحميد حماني، متوفي (228).
ابوجعفر دعبل خزاعي، متوفي (246).
ابوجعفر احمدبن محمد برقي، متوفي (274، 280).
ابوعلي جبايي، شيخ معتزلي، متوفي (303).
ابوالحسن عليبن فرات، متوفي (312).
ابوالقاسم بلخي، يكي از علماي معتزلي، متوفي (317).
ابن عبد ربه مالكي، متوفي (328).
ابواحمد عبدالعزير جلودي بصري، متوفي (332).
ابوجعفربن قبه، شاگرد ابوالقاسم بلخي، در كتاب «الانصاف» بنابر نقل ابن ابي الحديد در «شرح نهجالبلاغه» و ابن ميثم بحراني در «شرح نهجالبلاغه».
حافظ سليمانبن احمد طبراني، متوفي (360).
ابوجعفربن بابويه قمي، متوفي (381).
ابواحمد حسنبن عبدالله عسكري، متوفي (382).
ابوعبدالله شيخ مفيد(ره) متوفي (412).
قاضي عبدالجبار معتزلي، متوفي (415).
حافظ ابوبكربن مردويه، متوفي (416).
وزير ابوسعيد آبي، متوفي (422).
شريف مرتضي، برادر بزرگتر سيد مرتضي، متوفي (436).
شيخالطائفه طوسي، متوفي (460).
ابوالفضل ميداني، متوفي (518).
ابومحمد عبداللهبن احمد بغدادي، مشهور به ابنخشاب، متوفي (567).
ابوالحسن قطبالدين راوندي، متوفي (573).
ابومنصور طبرسي، يكي از مشايخ ابنشهرآشوب، متوفي (588).
ابوالخير، مصدقبن شبيب صلحي نحوي، متوفي (605).
مجدالدين ابوالسعادت، ابناثير جزري، متوفي (606).
ابوالمظفر يوسفبن قزغلي حنفي، معروف به سبطبن جوزي، متوفي (654).
عزالدينبن ابيالحديد معتزلي، متوفي (655).
كمالالدينبن ميثم بحراني، متوفي (679).
ابوالفضل جمالالدينبن منظور افريقي مصري، متوفي (711).
مجدالدين فيروزآبادي، متوفي (816-817).
موضوعات كلي خطبه
موضوعاتي كه در اين خطبه شريف اشاره شده، شامل اين عناوين است:
خلافت بعد از رسول خدا(ص)، جايگاه امام علي(ع) در مورد خلافت، موقعيت علمي امام علي(ع)، وضعيت مردم بعد از وفات رسول خدا(ص)، علت كوتاه آمدن حضرت علي(ع) از گرفتن خلافت، تباني خلافت در غصب خلافت، انحراف در مسير خلافت، تحقير چهره امام علي(ع) از سوي مخالفان، استقبال مردم از حكومت امام علي(ع)، وضعيت سياسي عصر حكومت امام علي(ع)، وضعيت اخلاقي در عصر حكومت امام علي(ع) و اهداف پذيرش حكومت از سوي امام علي(ع).
چاپ نخست كتاب «آهي سوزان از امير مومنان عليهالسلام» در شمارگان 3000 نسخه، 286 صفحه و بهاي 42000 ريال راهي بازار نشر شد.
منبع» ایبنا