هشدار آيتالله مظاهري به سرگرم شدن مردم با فيلمهاي بيهوده
عصر شیعه - مشروح بيانات آيتالله مظاهري در درس اخلاق که همزمان با شب شهادت ثامنالأئمه حضرت عليبنموسيالرّضا(ع) ايراد شده بدين قرار است؛
هجرت امام هشتم، عامل مبقيه تشيّع
بحث اين جلسه راجع به يک روايتي است که امام رضا(ع) فرمودهاند. اما قبل از ورود به بحث تذکر يک نکته شايسته است و آن اينکه آمدن حضرت امام رضا(ع) به ايران براي بقاي تشيع بسيار مفيد بود. هجرت آن حضرت، تشيع را زنده کرد؛ همانطور که شهادت حضرت اباعبداللهالحسين(ع) و ياران ايشان و نيز اسارت عيال، براي بقاي تشيع بسيار مؤثر بود.
در زمان بنيالعباس براي نابودي تشيع توطئههاي فراواني صورت گرفت و در آن زمان تشيع نظير آتش زير خاکستر بود. هجرت حضرت ثامنالأئمه(ع) به ايران، آتش زير خاکستر را برافروخت و به تضعيف و نابودي حکومت بنيالعباس منجر شد.
بنابراين توجه به اين نکته لازم است که امام رضا(ع) براي بقاي تشيع زحمات فراواني متحمل شدند و انشاءالله ثمره تلاش و کوشش آن حضرت در زمان ظهور حضرت وليعصر محقق ميشود، به گونهاي که به دست ما ايرانيها و به رهبري امام زمان حضرت مهدي(عج) پرچم اسلام روي کره زمين افراشته خواهد شد.
بازپرسي در قيامت
و اما راجع به روايتي که حضرت امام رضا(ع) از قول پيامبراکرم(ص) نقل فرمودند:
«إِذَا کَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ لَا يَزُولُ الْعَبْدُ قَدَماً عَنْ قَدَمٍ حَتَّي يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاه وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِيمَا ذَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْت»[1]
در قيامت قبل از آن که کسي وارد حساب و کتاب شود، راجع به چهار چيز از او بازپرسي ميشود. اگر بتواند پاسخ قانع کنندهاي ارائه بدهد، به جلو ميرود و انشاءالله مورد شفاعت اهلبيت(ع) واقع ميشود. اما اگر قادر به پاسخگويي سؤالات اين بازپرسي نباشد، قيامت سختي خواهد داشت.
سؤال از چگونگي گذران عمر و جواني
بيش از نود درصد مردم عمر خويش را تلف ميکنند. از اين عمر بسيار ميشود استفاده کرد تا جايي که اگر کسي در راه مستقيم بيفتد و از عمر خويش به خوبي بهرهبرداري کند، ميتواند به مقام عنداللهي برسد. مقامي که بهشت و نعمتهاي آن در مقابل او کوچک و ناچيز است. به چنين کسي خطاب ميشود:
«يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً»[2]
به واسطه عمر به جايي ميرسد که خداوند متعال به او ميگويد: «بيابيا پيش خود من بيا».
اما بسياري از مردم عمر خويش را هدر ميدهند و شقاوتمند ميشوند. هنگامي که به جهنم ميافتند، درمييابند که چه بهرهاي ميتوانستهاند از عمر خويش ببرند و نبردهاند. از اينرو ناله و فرياد آنان بلند ميشود و افسوس ميخورند. قرآن کريم ميفرمايد: «وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذي كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمينَ مِنْ نَصير»[3]
در جهنم ميسوزند و التماس ميکنند که به دنيا بازگردانده شوند ولي التماس آنان ديگر نتيجهاي ندارد و ياوري پيدا نميکنند.
مقايسه عمر با طلا، جسارت به عمر است
اگر براي ضرورت استفاده از عمر، فقط همين يک آيه را داشتيم، بس بود که بگوييم: عمر بسيار ارزشمند است. ارزش و منزلت عمر، به هيچ چيز ديگري قابل مقايسه نيست. حتي اينکه مشهور است ميگويند: «عمر طلا است»، جسارت به عمر است و از ارزش عمر ميکاهد.
لذا از همه به خصوص نسل عزيز جوان تقاضا دارم که به عمر خويش اهميت دهيد. علامه مجلسي(ره) شصت و چهار سال عمر کرده است. ولي در اين شصت و چهار سال که حدود سي سال آن براي تحقيق و مطالعه مفيد است، خدمات فراوان و ارزشمندي ارائه کرده است. در حاليکه ايشان بنا بر مصالح زمان خويش، مجبور بوده است با دربار صفويه نيز ارتباط داشته باشد و بخشي از وقت خويش را در اين ارتباط صرف کند.
نظير علامه مجلسي در بين علما و مراجع تقليد، فراوان وجود دارد. فصل مشترک سيره همه آن بزرگواران اين است که از دقايق و لحظات عمر خويش، بهترين بهرهبرداري را کردهاند. نسل کنوني بايد پاسخ قانع کنندهاي درخصوص سؤالي که راجع به اتلاف عمر از آنان ميشود، ارائه کنند وگرنه در قيامت گرفتار ميشوند.
بسياري از مردم دچار روزمرگي هستند. برنامه زندگي روزانه آنان فقط خوردن و خوابيدن و ارضاي غرايز است. بدتر از آن، سرگرم شدن به فيلمها و موسيقيهايي که اگر حرام نباشد، دستکم بيهوده است. چند ساعت يک خانواده صرف ديدن يک فيلم ميشود، اما به فکر خواندن نماز شب نيستند. براي شيعيان ننگ است که نماز شب نخوانند، اما متأسفانه اهميت لازم به نوافل و نماز شب و ارتباط با خداي متعال داده نميشود.
ضرورت صرف عمر و جواني در فراگيري علوم ديني
فراگيري علوم ديني در سه موضوع احکام، اخلاق و اعتقادات براي همه و به ويژه براي نسل جوان لازم است.
مسلمان بايد احکام دين خود را به خوبي بداند و به آن عمل کند. احکام رساله عمليّه مرجع تقليد بايد به خوبي مطالعه شود.
دانستن اخلاق و عمل به آن، واجب است. همه افراد صفات رذيلهاي دارند که يکي از آن صفات رذيله براي بدبختي انسان کافي است. ريشهکن کردن رذائل و جايگزين کردن فضائل اخلاقي به جاي آن، براي همه واجب و لازم است. اما چه کسي ميتواند ادعا کند که در شبانهروز مقداري از وقت خويش را صرف اخلاق و خودسازي ميکند؟
در سوره شمس يازده قسم ياد ميکند و بعد ميفرمايد: «رستگاري فقط از آن کسي است که خودسازي کند». استاد بزرگوار ما، حضرت امام خميني«قدّسسرّه» ميفرمودند: «انسان بايد چهل سال خون جگر بخورد تا بتواند يکي از صفات رذيله را ريشهکن کند».
اعتقادات تقليدي نيست بلکه يقيني است
اعتقادات، تقليدي نيست؛ بلکه يقيني است. دستکم چهل مسئله مهم اعتقادي وجود دارد که يک شيعه بايد با استدلال آن مسائل را بداند و بتواند در مقابل شبهات دشمنان دين و تشيّع ايستادگي کند.
دانستن اعتقادات، نياز به مطالعه و تحقيق دارد و يک شيعه بايد در عمر خويش براي يادگيري مسائل اعتقادي تلاش فراواني داشته باشد.
اين روايت شريف، حاوي نکات آموزنده ديگري نيز ميباشد و در جلسات بعدي به شرح آن خواهيم پرداخت.
«والسّلام»
پينوشتها
[1]. جامعالأخبار، ص 175
2. فجر / 28-27
3. فاطر / 37
منبع» مرکز خبر حوزه