
تبعات غفلت از قرآن و اکتفا به دروس حوزوی
عصر شیعه : عضو شورای عالی حوزه با تاکید بر لزوم انس طلاب با قرآن کریم و قرائت روزانه آن همراه با تفسیر و تدبر گفت: این مسئله با همه زحماتی که در حوزه کشیده شده جزء دروس نیست، بنابراین اگر طلبهای خود را به درس و امتحان و نمره حوزه منحصر کند به جایی نخواهد رسید.
آیتالله رضا استادی، در جلسه تفسیر سوره مبارکه مومنون در دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) گفت: تفسیر چاپ شده احتمالا صد دوره داشته باشیم همچنین بیش از ۴۰ ترجمه خوب در بازار موجود است و به ما هم دستور داده شده که روزی ۵۰ آیه را حداقل بخوانیم بنابراین همه طلاب باید یک تفسیر و ترجمه خوب از قرآن برای خود داشته باشند و با قرآن مانوس شوند.
وی افزود: در حوزه علمیه با همه زحماتی کشیده شده برد با کسانی است که خودشان تلاش و کوشش میکنند و اگر کسی خودش را منحصر در درس حوزه و تعطیلات و نمره آن کند قطعا نه در فقه و اصول و اجتهاد و نه در تفسیر قرآن به جایی نمیرسد.
استاد برجسته تفسیر قرآن گفت: اگر کسانی که در حوزه فاضل شدهاند و در حال نوشتن تفسیر هستند سؤال کنید که آیا با دروس حوزه مفسر شده با خودش زحمت کشیده خواهند گفت که با زحمات خودشان بوده است و اگر ما خودمان تحصیل را دنبال نکنیم به جایی نمیرسیم.
وی بیان کرد: طلاب از ابتدای جوانی باید قرآن را بخوانند و حفظ کنند و با آن مانوس باشند که این مسئله در برنامههای درس حوزه نیست و خودمان باید دغدغه این مسئله را داشته باشیم و دنبال کنیم مانند نویسنده ای که از ابتدا با نوشتن در روزنامه کار خود را آغاز میکند تا به مراحل بالای آن میرسد.
وی تاکید کرد: اگر بخواهیم مانند همه رفتار کنیم به جایی نمیرسیم البته همه به منبر میرسند یا منبری محکم و یا منبری که هر چیزی پیش آید اما بدون تلاش شخصی به جایی نخواهیم رسید.
تسلط علمی در منبر
وی افزود: البته منبر هم در این دوره خیلی مهم است زیرا مردم اطلاعاتشان بالا رفته است و اگر نتوانیم سؤال مردم را جواب دهیم منبرمان درست نیست؛ برخی مطالب سؤالبرانگیز درست میکنند ولی جواب آن را در منبر نمیدهند بنابراین یا نباید در منبر ایجاد سؤال بدون پاسخ کرد و اگر چنین شد باید به شبهه و سؤال پاسخ دهیم.
آیتالله استادی عنوان کرد: تفسیر المنار نوشته محمدعبده مباحث وهابی را کمابیش دارد و یا مباحث روشنفکری از این رو طلاب باید خودشان با مباحث آشنا شوند تا برداشت درستی داشته باشند و به یک تفسیر هم اکتفا نکنند.
وی به ذکر خاطرهای از آیت الله مطهری پرداخت و عنوان کرد: کسی مانند شهید مطهری که نبوغ علمی داشت در جلسات تفسیر کسانی که در رتبه علمی پایین تر بود حضور مییافت تا شاید نکتهای و مسئلهای را در یافت کند.
عدم اکتفا به یک تفسیر
استادی با بیان اینکه هیچ تفسیری ما را از تفاسیر دیگر بی نیاز نمیکند به ادامه بحث تفسیر سوره از آیه ۵۵ پرداخت و گفت: کسی که این طور فکر میکند که چون خداوند به او سرمایه و پول و فرزند داده است مورد افاضه خدا است و برعکس کسی که این طور نیست مورد لطف خدا نیست این استدلال از طرف قرآن رد شده است.
وی ادامه داد: انسان باید همیشه در خوف و رجا باشد، که با ترس و نگرانی متفاوت است؛ اینکه انسان همیشه باید نگران آینده خودش باشد که باعث تحفظ او شود جزء واقعیات است؛ آیات قرآن میخواهد به ما بفهماند که چیزهایی که در درون شماست معیار خوبی و بدی است وگرنه مال و سرمایه و ... ملاک نیست؛ از این رو انسان در کارهای خیر مانند صدقه و کمک به دیگران اگر اخلاص داشته باشد ارزش واقعی دارد.
عضو شورای عالی حوزه با اشاره به تعبیر«نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَل لَّا يَشْعُرُونَ» تصریح کرد: امداد در سنن الهی عام است و شامل همه افراد می شود و در کارهای خیر و بد در هر دو مفهوم دارد. در اینجا نسارع به معنای مسارعه در خیر است و از دید کفار این است که خداوند به آنان افاضه خیر کرده است در حالی که این مسئله مهلت خدا به آنان است و در این مدت مال و قدرت بیشتری به آنان می دهد و این طور نیست که خدا از آنان راضی باشد.(۵۶)
این استاد برجسته حوزه بیان کرد: آیات فرموده واقع این است که ما زمینه استدراج را برای آنان فراهم کردهایم در حالی که خود آنان این مسئله را نمیدانند و خودشان به تدریج زمینه سقوطشان را فراهم میکنند نه اینکه ابتدائا خداوند آنان را در این ورطه قرار داده باشد بلکه با اعمالشان این کار را میکنند.
وی با اشاره به تعبیر «إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ»(۵۷) اظهارکرد: اشفاق، دلسوزی توام با خیرخواهی است که علامه فرموده است در اینجا کلمه «من» که بر سر کلمه آمده اشفاق معنای خشیت پیدا میکند.
استاد برجسته تفسیر بیان کرد: در برخی کتب، خوف و خشیت و شفقت را به یک معنا گرفتهاند در حالی که هر کدام معنای خود را دارد ولی در جای یکدیگر نیز استعمال شده است؛ یعنی فرق این واژه ها را نمیتوان منکر شد ولی استعمال آنها به جای همدیگر را هم باید پذیرفت.
تبیین علامه درباره شفقت
وی عنوان کرد: علامه طوری شفقت را معنا کرده است که خشیت علت اشفاق است و این شفقتی که از خوف و خشیت پیدا می شود و همین خشیت سبب ایمان انسان میشود بنابراین ذکر کلمه خشیت در کنار مشفقون زائد نیست و تفسیر نمونه نیز این طور معنا فرموده است البته تفسیر شبر که تفسیر بسیار خوبی است و خلاصه مجمعالبیان؛ مشفقون را به معنای مطیعون گرفته است که به هر کدام اشکالاتی وارد است.
آیتالله استادی با اشاره «وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ»(۵۸) ربه با بیان اینکه هر چه دال بر خدا باشد آیه است و مراد تنها آیات قرآن نیست گفت: ایمان به آیات و اخلاص باعث می شود اعمالی که انسان انجام می دهد مقبول شود اگرچه خود کسانی که ایمان و عمل صالح دارند باز هم از اینکه اعمالشان در محضر الهی پذیرفته است یا نه خشیت و اشفاق دارند.
خاطرهای از آیتالله بروجردی
وی افزود: از آیت الله بروجردی با آن همه خدمتی که به اسلام و تشیع کرده است نقل شده در اواخر عمر باز هم ترس و خشیت داشت و وقتی پرسیدند که شما چرا این طور هستید که فرمود نگرانم که آیا کارهایم با اخلاص بوده و موثر واقع شده است یعنی هر عمل صالحی کسی انجام میدهد نباید بگوید که من کارم کاملا درست است و از خدا طلبکار هم باشد.
وی تاکید کرد: کسانی که با صدقه و ... به دیگران کمک میکنند و رجوع آنان به خداست ولی باز هم ترس دارند که قبول میشود یا نمیشود و این مسئله هم نشانه ایمان آنان است.