
چرا محتوای آثار علمی حوزه دین تنزل یافته است؟
یک پژوهشگر دینی گفت: در میان عموم جامعه تقاضایی برای شنیدن حرف جدی درباره دین و مفاهیم آن وجود ندارد که همین موضوع سبب شده است تا شمار آثار علمی که در حوزه دین نگاشته میشوند تنزل پیدا کند.
حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالقاسم حسینیژرفا، نویسنده و پژوهشگر دینی حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالقاسم حسینیژرفادرباره دلایل توصیفی بودن کتابهای دینی گفت: عامل اول این است که تقاضای عمومی جامعه تقاضای نازلی شده و جنبه اسطورهای غلبه کرده است و مداحان و ذاکران این جنبه را تقلیل داده و پایین آوردهاند؛ از این رو در میان عموم جامعه تقاضایی برای شنیدن حرف جدی درباره عاشورا وجود ندارد. همان گونه که تقاضای عمومی برای شنیدن حرف جدی درباره دین نیست.
وی افزود: شما اگر جایی بروید و درباره جن صحبت کنید و از کرامات یک نفر بگویید، هزاران نفر به شما توجه میکنند، اما اگر بخواهید حرف جدی به عنوان مثال درباره توحید بزنید و از منابع اصیل به آن استدلال کنید، چند نفر بیشتر به آن توجه نمیکنند، به همین دلیل است که گفته میشود تقاضای عمومی و سطح انتظار مردم روز به روز پایینتر آمده که این امر علل و عوامل سیاسی و اجتماعی نیز داشته است.
اکتفا به سطح نازل تولید آثار علمی
حجتالاسلام حسینیژرفا ادامه داد: نویسندگان عاشورایی ما احساس میکنند اگر بخواهند آثاری با سطح علمی بالا تولید کنند، مخاطب چندانی نخواهند داشت، از این رو ترجیح میدهند به همان سطح نازل اکتفا کنند.
وی تصریح کرد: در رسانه ملی نیز افرادی هستند که حرف جدی درباره دین میزنند که مخاطب کمی دارند، اما برخی ترجیح میدهند به جای هزار مخاطب، یک میلیون مخاطب داشته باشند.
این نویسنده با اشاره به دلایل دیگر رغبت نویسندگان حوزه دین و عاشورا به تحلیل و پژوهش در حوزه دین بیان کرد: دلیل دیگر این است که نویسندگان عاشورایی و حوزه دین چندان باسواد نیستند و باسوادها هم یکی یکی رفتهاند و نسل جدیدی که از میان حوزه علمیه و یا دانشگاهها به وجود میآید، همانند نویسندگان نسل گذشته نیستند و تا چه زمانی شود که کسی مانند سیدجعفر شهیدی زاده شود.
منابع تاریخی اندک دلیل توصیفی شدن کتابهای دینی شدهاند
حجتالاسلام حسینیژرفا با بیان اینکه متأسفانه سطح علمی در حوزه و دانشگاه تنزل یافته است، عنوان کرد: منابع تاریخی اندک عامل مهم دیگری است که سبب شده بیشتر کتابهای حوزه دین توصیفی و نه تحلیلی شوند؛ چرا که تحلیل مبتنی بر منبع است، نه تنها درباره عاشورا، بلکه درباره دین، روایتهایی با ابعاد گوناگون داریم که این ابعاد باید به درستی تحلیل شوند.
وی ادامه داد: ما علم رجال و علم روایتشناسی داریم، از طریق علم روایتشناسی است که میتوان ریشه یک روایت را شناسایی کرد و متأسفانه نویسندگان در منابعی که وجود دارد بر روی این موارد کار نکردهاند و یک روایت ذکر شده و سپس تکملهای بر آن نگاشته شده است که نمیتواند در امر تحلیل به نویسنده کمک کند؛ از این رو تا حدی دست نویسندگان امروز ما از نظر منابع بسته است.