توسل به انبيا و اوليا چه از نوع دعا و چه از نوع درخواست شرك نيست
عصر شیعه ـ حجتالاسلام و المسلمين زماني، معاون بينالملل حوزههاي علميه در نشست تخصصي « بررسي موقعيت وهابيت در سلفيه» بيان كرد: تفاوت مذاهب چهار گانه در اصول فقه است؛ تفاوت در اصول فقهي هم منجر به تفاوت در آراي فقهي ميشود.
وهابيت مذهب نيست از نظر فقهي مولود مذهب حنبلي است
وي با بيان اين كه در اجتهاد آزاد افراد متعهد به هيچ يك از مباني فقهي مذاهب نيستند ادامه داد: وهابيت مذهب نيست از نظر فقهي مولود مذهب حنبلي است و از نظر عقيدني مولود سلفيگري است؛ لذا اجتهاد آزاد در آنها وجود دارد و وهابيون خود را متعهد به هيچ يك از مباني فقهي مذاهب اسلامي نميدانند.
زماني با اشاره به روند صدور راي در فقه شيعي تصريح كرد: فقه شيعه اجتهاد خلاف مذهب را قبول ندارد؛ تشيع معتقد است بايد آراء فقهي بر اساس كتاب خدا و مشي ائمه(ع) تدوين شود.
معاون بينالملل حوزههاي علميه با اشاره به شاخصه وهابيت و مميزههايي كه وهابيت را ميتواند از اهل سنت غير وهابي متمايز كند عنوان كرد: اگر اين شاخصهها روشن نشود قطعا باعث اشتباه ميشود، اشتباهي كه در ايران بسيار اتفاق ميافتد. گسترش اهل سنت به معناي گسترش وهابيت نيست و همچنين جريان متشدد هميشه وهابيت نيست و حتي جريان تكفيري و كشتار شيعيان هم وهابيت نيست؛ چرا كه اهل سنت متعصبي هم هستند كه متشدد باشند و يا حتي اهل تفكير باشند اما وهابي نيستند.
شاخصه اول وهابيت شرك شمردن برخي از اعمال غير شركي است
وي اظهار كرد: شاخصه اول وهابيت شرك شمردن برخي از اعمال غير شركي است. وهابيت معتقد است توسل به ارواح انبيا و اوليا شرك است و همچنين آنان استغاثه و درخواست دعا و نيز درخواست برآوردن حاجت از ايشان را شرك ميشمارند. خود توسل به طور كلي مورد انكار وهابيت نيست و لذا گاهي دلايلي كه ما اقامه ميكنيم كه توسل در اسلام هست مورد قبول آنان است؛ چرا كه آيات قرآن و روايات فراواني جريان توسل در اسلام را تاييد ميكنند. در سيره پيامبر(ص) هم نمونههاي فراواني است كه به ايشان توسل ميكردند مانند توسل كور نابينا به پيامبر(ص) و حتي اين توسل در انبياي گذشته نيز وجود داشته است.
حجتالاسلام زماني تصريح كرد: بنابراين اصل توسل مورد انكار نيست بلكه آنان توسل به ارواح انبياء و اوليا را شرك ميدانند، آنها معتقدند اين نوع توسل كه ما از روح پيامبر(ص) درخواست كنيم كه از خدا بخواهد و دعا كنيم كه خداوند درخواست ما را اجابت كند مثلا از پيامبر(ص) بخواهيم كه از خدا بخواهد مريض ما را شفا دهد شرك است.
معاون بينالملل حوزههاي علميه ابراز كرد: دو تبيين وجود دارد، وهابيون عنوان ميكنند كه وقتي ما از روح پيامبر(ص) درخواستي داريم آنها را مستقل در اين درخواست و برآوردن حاجات خود ميدانيم و اگر اين وجود داشته باشد يعني پيامبر و ائمه(ع) را در تاثير دعا مستقل بدانيم شرك است اما اين درست نيست.
وي ادامه داد: تبيين دوم آنها اين است كه هنگامي كه درخواستي از پيامبر(ص) داريم و در عين حال ايشان را در اجابت درخواست مستقل نميدانيم باز هم مشرك هستيم چرا كه براي پيامبر(ص) علم غيب در نظر گرفتهايم به عبارتي پيامبري كه غايب است را حاضر در نظر گرفتهايم و صفتي را كه مخصوص خداوند است به پيامبر(ص) نسبت دادهايم كه اين موضوع نيز شرك است چرا كه علم غيب از صفات
مختص خداوند است و شرك در اينجا يعني اعطاي صفت اختصاصي خداوند به غير خداوند و اين شرك است.
معاون بينالملل حوزههاي علميه در پاسخ به اين شبهه وهابيون بيان كرد: ما معتقديم علم غيب صفت اختصاصي خدا نيست و ما دو گونه علم غيب داريم؛ علم غيب استقلالي علم غيب استفاضهاي، اين انديشه در آيات قرآن هم تاييد شده است، در قرآن كريم آمده است« وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ؛ از آنچه مىخوريد و در خانههايتان ذخيره مىكنيد خبر مىدهم» و هچنين آيه «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ؛ داناى نهان است و كسى را بر غيب خود آگاه نمىكند جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد »جمله من ارتضي كه از غيب استثنا شده است در حقيقت اشاره به همان علم غيبي است كه استفاضهاي است و علم غيبي است كه خود خدواند اراده كرده و به اشخاص خاصي داده است.
وي ادامه داد: بر پايه آياتي كه در قرآن در مورد حضرت عيسي(ع) و درباره شفاي بيماران و زنده كردن مردگان وجود دارد حتي درخواست حاجت از ائمه و رسول اكرم(ص) به هيچ وجه كفر نيست بلكه اين رويهاي است كه در اسلام وجود داشته و وجود دارد.
زماني با اشاره به آيه 49 سوره آل عمران كه از معجزات حضرت عيسي(ع) در آن سخن به ميان آمده گفت: مطابق اين آيه «أُبْرِئُ الأكْمَهَ والأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ؛ به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مىبخشم و مردگان را زنده مىگردانم» حضرت عيسي(ع) كه پيامبر خدا بود به اذن خداوند توانايي شفا دادن و حتي زنده كردن مردگان را داشت بنابراين هر گونه انديشهاي در مورد عدم توانايي انبيا و معصومين بر شفا دادن و زنده كردن به اذن خدا خلاف نص صريح آيات قرآن است. پس بر اين اساس توسل به انبيا و اوليا چه از نوع دعا و چه از نوع درخواست باشد شرك نيست.