( 4.1 امتیاز از 1912 )

عصر شیعه ـ غلامرضا اعوانی، رئيس انجمن حكمت و فلسفه ايران، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، به بيان سخنانی درباره ارتباط كلمات گهربار حضرت اميرالمؤمنين(ع) با حكمت اسلامی پرداخت و اظهار كرد: ما هرگز نبايد فراموش كنيم كه قرآن خود را به عنوان كتاب حكمت و حضرت رسول(ص) و همه انبياء(ع) را در مواضع مختلف به عنوان معلم حكمت تلقی كرده و متأسفانه اين نكته در جهان اسلام فراموش شده است.

وی افزود: پوشيده نيست كه قرآن، حضرت رسول(ص) را «یُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ» معرفی كرده و اين مطلب بارها به تعبيرات مختلف در قرآن آمده است. قرآن اين مطلب را نه‌ تنها درباره حضرت رسول(ص)، بلكه درباره برخی از پيامبران ديگر نيز آورده است. در يك آيه قرآن تصريح شده كه خداوند از همه پيامبران(ع) ميثاق گرفت كه در ازای حكمتی كه به آنها آموخته، به پيامبری كه در آخرالزمان خواهد آمد و خاتم نبيين خواهد بود، اقرار و اذعان كنند.

استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه شهيد بهشتی ادامه داد: در ابتدای اين آيه آمده است كه «خداوند از انبياء(ع) ميثاق گرفت كه در ازای حكمتی كه به آنان داده ...»؛ اين نكته نشان می دهد كه اين «حكمت» بين همه انبياء(ع) و كتب و رسل، عام است. اين يك اصل فراموش شده است و بايد در اين آيات بسيار دقت و آنها را بررسی كرد.
اگر سير حكمت را در جهان اسلام دنبال كنيم، مشاهده می‌كنيم كه اين سير حكمت در بلاد ديگر اسلامی نبوده و آنان همه مخالف حكمت بودند، زيرا همگی مخالف عقل بودند؛ عقلی كه در قرآن و كلام ائمه معصومين(ع) آن همه مورد تأكيد قرار گرفته است

وی خاطرنشان كرد: نكته ديگر آن است كه بايد توجه كرد كه وارث اين حكمت كيست و آيا هر كسی می‌تواند وارث اين حكمت باشد؟ آن كسی وارث اين حكمت می‌تواند باشد كه از حيث معنا و حقيقت، وارث رسول الله(ص) باشد؛ امام علی(ع) در درجه نخست، وصی رسول خدا(ص) شناخته می‌شود و همگان به اين نكته اقرار كرده‌اند.

اعوانی ادامه داد: امام علی(ع) كسی است كه پيامبر(ص) درباره ايشان فرمود: «انا مدينةالعلم و علی بابها»؛ اين كلام بسيار مهم است؛ به مدينه نمی‌توان وارد شد مگر از درب آن؛ كليد درب، در دست علی(ع) است و ايشان دربان آن است. اين به جهت آن است كه ايشان ولی‌الله اعظم، رأس ولايت و صاحب ولايت مطلقه الهيه هستند.

وی با بيان اين‌كه بنابراين تنها علی(ع) می‌تواند وارث حكمت پيامبر(ص) باشد و اوست كه قرآن ناطق است، درباره ارتباط شب قدر با شخصيت پيامبر(ص) و امام علی(ع) گفت: اين شب قدری كه داريم، بيان زمينی شب قدر اصلی است كه در ذات الهی است؛ همه چيز مقدر و متعیَّن شده و قرآن از ذات حق نازل شده است و «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» اشاره به همين معنا دارد.

رئيس انجمن حكمت و فلسفه ايران تصريح كرد: مقدر شده كه قرآن به حضرت رسول(ص) نازل شود و خود حضرت رسول(ص)، «ليلةالقدر» و صاحب مقام قرآنی است و اگر ليلةالقدر نبود، قرآن به قلب مبارك ايشان نازل نمی‌شد. آن حضرت صاحب مقام و مرتبه قرآنی است كه از آن به مرتبه «جمع الجمع» تعبير می‌شود: «مقام جانفزايش جمع جمع است ...».

وی اظهار كرد: اگر پيامبر(ص) صاحب مقام قرآنی نبود، قرآن بر او نازل نمی شد؛ پس اين مقام اولين تعين ذات است؛ تعين ذاتی كه آن مقام قرآنی و آن مقام حقيقت محمدی است و اين مقام حقيقت محمدی با آن مقام قرآنی در آن ذات با هم ارتباط دارند و در اين مرتبه نزول نيز در شب قدر نازل شده است: «صورتی در زير دارد آنچه در بالاستی»؛ آنچه كه در آنجا مقدر شده به همان صورت نازل شده است.

اعوانی خاطرنشان كرد: بنابراين اين مقام قرآنی كه مقام حكمت است و بر قلب حضرت رسول(ص) نازل شده، واقعاً نكته بسيار مهمی است. همه اهل ايمان ـ بسته به درجه ايمان خود ـ از اين حكمت الهی بهره دارند، اما كمال آن متعلق به حضرت رسول(ص) و سپس آن كسی است كه حضرت او را باب مدينه علم و برادر خود (در ماجرای بسيار مهم عقد اخوت) خواند.
اين شب قدری كه داريم، بيان زمينی شب قدر اصلی است كه در ذات الهی است؛ همه چيز مقدر و متعیَّن شده و قرآن از ذات حق نازل شده است و «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» اشاره به همين معنا دارد

وی اضافه كرد: بنابراين هر كه از ايمان و ولايت الهی بهره دارد، به همان ميزان از حكمت بهره دارد و به همين جهت است كه حكمت در سرزمين تشيع رشد پيدا كرده است. اگر سير حكمت را در جهان اسلام دنبال كنيم، مشاهده می‌كنيم كه اين سير حكمت در بلاد ديگر اسلامی نبوده و آنان همه مخالف حكمت بودند، زيرا همگی مخالف عقل بودند؛ عقلی كه در قرآن و كلام ائمه معصومين(ع) آن همه مورد تأكيد قرار گرفته است (همچنان‌كه برای نمونه باب نخست كتاب اصول كافی به «عقل و جهل» اختصاص يافته است و ...).

استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه شهيد بهشتی تصريح كرد: هدايت الهی كه در تعاليم و كلمات حضرت امير مؤمنان علی(ع) به عنوان جانشين و خليفه رسول الله(ع)، تالی تلو پيامبر(ص) و قرآن ناطق و ناطق به حق بوده، به جامعه اسلامی منتقل شده است. البته حكيم يكی از نامهای خداوند است و اختصاص به قوم خاصی ندارد. خداوند همه اقوام را آفريده و آنان را هدايت كرده و انبياء(ع) و اولياء و حكما در هر جا كه بوده‌اند، از حكمت بهره داشته‌اند.

وی با بيان اين‌كه قرآن به حكمت جامع دعوت كرده است، گفت: كلمه قرآن جامع حكمت است و پيامبر(ص) خود فرموده است كه «اوتيت جوامع الكلم». بنابراين قرآن يك ديد بسيار جهانی دارد و حكمت‌های ديگر را نفی نمی‌كند و در پرتو تعاليم ائمه اطهار(ع) و خاصه در رأس آنها علی(ع)، يك جريان عميق و دقيقی به نام حكمت الهی در جهان اسلام به منصه ظهور رسيده كه تا به امروز هم آثار و بركات آن را می‌بينيم.

 

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر