
ترجمه فیضالاسلام از نهجالبلاغه همچنان منبع اصلی فارسیزبانان است
عصر شیعه ـ حجتالاسلام عبدالله موحدیمحب، استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه فارس در خصوص سالروز وفات عالم بزرگوار آیتالله سید علىنقى فیضالاسلام، گفت: مرحوم فیضالاسلام، شارح و مترجم تواناى نهج البلاغه، شخصیتی بسیار برجسته، جامع فنون و علوم مختلف اسلامی از ادبیات، تاریخ، فقه و کلام بود.
وی اظهار داشت: ما تا زمان مشروطیت در سال 1324 چندین شرح و ترجمه فارسی از نهجالبلاغه داریم اما از زمان مشروطیت یعنی از 110 سال پیش تا 70 سال پیش در ظرف چهار دهه، کار چشمگیری درباره نهجالبلاغه مشاهده نمیشود مگر اثر برجسته فیضالاسلام که مبدأ یک حرکتی شد و در واقع ما بعد از دوران این شارح بزرگ، ترجمه و شرحهای بسیاری بر نهجالبلاغه هستیم.
* فیضالاسلام بر گردن تمام مترجمان نهجالبلاغه حق دارد
موحدیمحب با بیان اینکه امروزه حدودا 70 ترجمه از نهجالبلاغه وجود دارد، عنوان کرد: بخش عظیمی از این ترجمهها تحت تأثیر ترجمه مرحوم فیضالاسلام انجام شده است، البته قلم فیض الاسلام مربوط به زمانهای گذشته است و حدودا 7 دهه از تألیف این اثر میگذرد لذا زبان این کتاب سنگین است اما افرادی که با الهام از او به ترجمه نهجالبلاغه پرداختهاند تا حدودی، اثرات خود را به روز کردهاند.
وی ادامه داد: فیضالاسلام بر گردن تمام مترجمان نهجالبلاغه حق دارد و حتی تمام آثار این استاد ارجمند از جمله؛ صحیفه سجادیه و راهنمای گمشدگان که به بیان برخی از خطوط انحرافی جامعه آن روز میپردازد همگی آثاری ارزشمند به شمار میروند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: حدودا از سال 1320 به این طرف، تمام مترجمان و هر مترجم فارسی زبانی که در کار ترجمه نهجالبلاغه قلم زد به طور مطمئن میتوان گفت ترجمه فیضالاسلام را در دست داشته است از این رو به نوعی همه مترجمان از ترجمه فیضالاسلام بهره بردهاند.
* فیضالاسلام با عنایت ائمه(ع) به ترجمه و شرح نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه پرداخته است
حجتالاسلام مهدی رستمنژاد، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی (ص) العالمیه نیز درباره این شارح بزرگ فارسی زبان نهجالبلاغه میگوید: در روزگار طاغوت، آن زمان که جوانان به سمت دین میآمدند و نهجالبلاغه خیلی مطرح شده بود اما هیچ شرحی تا آن روز در اختیار افراد نبود فیضالاسلام با ترجمه و شرح نهجالبلاغه، کاری ماندگار و مؤثر در آن گذر تاریخ انجام داد.
وی اظهار داشت: شرح نهجالبلاغه فیضالاسلام، ترجمه به ضمیمه شرح است؛ بدین معنا که فیضالاسلام با باز کردن پرانتزهایی در میان ترجمه کتاب به نوعی حاشیه مطلب و نکات مربوط به اطراف مسئله را بیان میکند بنابراین این اثر فیضالاسلام چیزی بین تفسیر، تحلیل و ترجمه است که از این نظر بسیار برجسته است.
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی (ص) العالمیه با اشاره به شرحهایی که برای کتاب گرانسنگ نهجالبلاغه پس از فیضالاسلام نوشته شده است، گفت: شرح علامه محمد تقی جعفری، شرح امامی آشتیانی زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، شرح گرمارودی و پیام امام آیتالله مکارم شیرازی، آثار خوبی در زمینه نهجالبلاغه به شمار میرود که شاید هر کدامیک از این اثرات دارای محاسنی باشند اما اثر فیضالاسلام به لحاظ سبقت زمانی از جایگاه ویژهای برخوردار است.
وی به بیان دو امتیاز ویژه شرح نهجالبلاغه فیضالاسلام پرداخت و گفت: نخستین امتیاز این اثر همان سبقت آن بر دیگر ترجمههای نهجالبلاغه است یعنی در روزگاری این اثر نوشته شد چنین شرحی وجود نداشت و همچنین این اثر به سرعت نیز فراگیر شد و در نزد علما، حوزههای علمیه و در دانشگاههای آن روز و میان بسیاری از طبقات تحصیل کرده آن روز به سرعت جای گرفت.
* خواندن ترجمه نهجالبلاغه فیضالاسلام هنوز هم بهجتآفرین است
رستمنژاد ادامه داد: شرح نهجالبلاغه فیضالاسلام در آن روزگار به چاپهای متعدد رسید به طوری که فیضالاسلام در اعتراض به عدهای میگوید: چرا چاپخانهها بدون اجازه من، کتابم را چاپ کردهاند، لذا سبقت این اثر باعث شد در زمانی که چنین اثری وجود نداشت اما عطش مردم به آن وجود داشت باعث شد تا مفاهیم نهجالبلاغه در سطح گستردهای مطرح شود.
وی، قلم فاخر فیضالاسلام را در شرح و ترجمه نهجالبلاغه را از دیگر امتیازات این اثر برشمرد و گفت: فیضالاسلام با قلمی فاخر، ترجمه و شرح نهجالبلاغه را نگاشت؛ به طوری که هم اکنون نیز انسان با خواندن آن احساس سرور، بهجت و نشاط میکند لذا نوع به کارگیری کلمات در ترجمه بسیار مهم است و مهارت خاصی را میطلبد.
این پژوهشگر حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: شاید ترجمههای جدید حرفهای تازهای برای گفتن داشته باشند اما اثری با این ادبیات فاخر که حتی پس از گذشت چندین دهه از آن باز هم به انسان نشاط میبخشد نشان میدهد که بالاخره فیضالاسلام مورد عنایت ائمه اطهار علیهمالسلام بوده است و در واقع او با تأسی به حضرت علی (ع) با قلمی فاخر به نگارش این اثر پرداخته است که این اثر در میان فارسی زبانان همچنان یکی از منابع اصلی به شمار میرود.