صوت، روضه حضرت علیاكبر (ع)، رهبر معظم انقلاب
عصر شیعه ـ معال بستین جلد یک صفحه ی چهار صد و هشت می گوید: امام حسین بعد از شهادت علی اکبر به سوی خیمه ی زن ها آمد، سکینه آمد بیرون: (یا أبا مالی أراک تَنعا نَفسُک وَ تَدیرُ تَرفُک أینَ أخی) پدر، چرا دارم طوری تو را می بینم انگار خبر مرگت را می دهی و چشمانت دارد می گردد، برادرم کو؟ امام گریه کرد، فرمود: عزیز دلم، او را کشتند. سکینه فریاد زد: (وا أخا، وا عَلیّا) و می خواست از خیمه بیاید بیرون برود به طرف میدان، امام فرمود: عزیزم، تقوای الهی پیشه کن، صبر کن. عرض کرد: چگونه صبر کنم، کسی که برادرش را کشته اند و پدرش غریب مانده. کتاب ها نقل کرده اند: امام صادق در خانۀ خودشان روضۀ علی اکبر می خواندند، به این صورت: پدر و مادرم فدای سرِ از تن جدای تو، ای شهید بی گناه، پدر و مادرم فدایت که وقتی از اسب افتادی پیامبر خونت را گرفت. پدر و مادرم فدایت که در برابر پدرت حسین به میدان رفتی و او تو را نثار حق کرد.
گریه می کرد و دلش می سوخت و تا عصری که زنده بود برای تو گریه کرد و سخنش علی علی بود. بعد از شهادت علی اکبر، نوشته اند: (رَفِعَ الحُسینُ صُوتَهُ بِالبُکاء) صدای امام به گریه بلند شد. (لَم یَسمَعَ إلی ذلِکَ الزَّمان صُوتُهُ بِالبُکاء) جوری که برای علی اکبر گریه کرد، تا آن وقت به آن شکل کسی صدای گریۀ ابی عبدالله را نشنیده بود.
و در زيارتش خوانده ميشود:
اَلسَّلامَ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصّدّيقُ وَ الشَّهيدُ الْمُكَرَّمُ وَ السَّيّدُ المُقَدَّمُ الّذَي عاشَ سَعيداً وَ ماتَ شَهيداً وَذَهَبَ فَقيداً فَلَمْ تَتَمَتَّعْ مِنَ الدُّنْيا اِلاّ بِالْعَمَلش الصّالِحِ وَ لَمْ تَتَشاغَلْ اِلاّ بِالْمَتْجَرش الرّابِحِ.
برای گوش دادن به روضه رهبر معظم انقلاب در سال 77 درباره حضرت علی اکبر (ع) اینجا کلیک کنید