
مقصد کربلاست؛ به داستانم متعهدم نه به تاریخ
تازهترین اثر علی مؤذنی با نام «احضاریه» در ایام محرم منتشر و با استقبال کتابخوانان روبهرو شد. علی مؤذنی در اثر تازه خود به مبحث پیادهروی اربعین و زیارت پرداخت و با پرداختی متفاوت موجب نقد و نظرهای بسیاری در میان منتقدان ادبی شد.
تازهترین اثر آقای علی مؤذنی با نام «احضاریه» در ایام محرم منتشر و با استقبال کتابخوانان روبهرو شد. علی مؤذنی در اثر تازه خود به مبحث پیادهروی اربعین و زیارت پرداخت و با پرداختی متفاوت موجب نقد و نظرهای بسیاری در میان منتقدان ادبی شد. فرم متفاوت کتاب «احضاریه» و تجربه جدید یک رمان دینی در قالبی مدرن باعث شد سؤالاتی را در این باره از نویسنده کتاب «احضاریه» بپرسیم. این گفتوگو با اثر جدید مؤذنی کمی منتقدانه برخورد کرده است.
رمان احضاریه از جمله رمانهایی است که خلاف جریان رمانهای دینی حرکت میکند و نوعی مقاومت در بحث زیارت را نشان میدهد.
این که یک رمان خلاف جریان رمانهای دینی حرکت میکند یا نه، باید در چارچوب مکتب فکری رمان دینی و نوع جهانبینی حاکم بر آن و تکنیکهایی که از این نوع جهانبینی به دست میآید، بررسی شود نه براساس یک حرکت عامِ تکنیکی در شخصیت پردازی.
شما براساس منحنی پرداخت یک شخصیت داستانی که حرکتی کاملاً تکنیکی است، رمان را خلاف جهت جریان رمان دینی میدانید؟
شخصیت داستانی باید حداقل روندی از تغییر را در طول داستان تجربه کند وگرنه چه ضرورتی بر حضورش در داستان است؟ مقاومتی که میفرمایید در بحث زیارت وجود دارد، پایه و اساس طرح رمان را شکل بخشیده است.
اگر مسعود مثل عارفه به رفتن راغب بود که طرح این رمان شکل نمیگرفت. در پایان هم که این مقاومت درهم میشکند و به همراهی و راهپیمایی میانجامد.
معمولاً در باب تشرف به زیارت از اصطلاح طلبیدن استفاده میشود. استفاده از لفظ احضاریه، نوعی جبر را به ذهن مخاطب متبادر نمیکند؟
نکتهای که در این باره میتوانم اضافه کنم این است که «احضاریه» ترجمانی از «هل من ناصر ینصرنی» است. در درخواست امام؟ع؟ حکم تکلیفی وجود دارد.
درست است که مردم را مخیر به پذیرش کرده اما آیا انسان در مقابل خودش مسوول است یا در مقابل خدای خودش؟
یک وقت دوستی شما را به مهمانی دعوت میکند تا ساعتی را با هم خوش بگذرانید، یک وقت هم از شما برای رفع یک مشکل کمک میخواهد. تأثیر این که دعوت او را به مهمانی رد کنید، با این که طلب کمک او را رد کنید، متفاوت نیست؟
خیلیها اشکال میگیرند که مرز تاریخ و تخیل در رمان شما کجاست؟ یکی از منتقدان گفته تاریخ نیازمند دقت نظر و فاصلهگذاری است اما رمان ساحت شاعرانگی و وحدت است و «احضاریه» در پیوند این دو اتفاق موفق نبوده است.
حیطه کاری مورخ و داستاننویس مشخص است. مورخ موظف است به رویدادها و عملکرد شخصیتهای تاریخی وفادار باشد. او بهعنوان راوی تاریخ، فقط میتواند وقایع را بررسی و تفسیر کند اما رفتار داستاننویس با وقایع و اشخاص تاریخی به کل متفاوت است.
من حتی در مقام پژوهش هم موضع داستاننویس بودن خودم را حفظ میکنم و از میان وقایع و شخصیتها، آنهایی را انتخاب میکنم که بار دراماتیک بیشتری داشته باشند. سیر وقایع را طوری ترتیب میدهم که به فرمی که برای روایت داستان درنظر گرفتهام، پاسخ بدهند نه به تاریخ.
من بهعنوان رماننویس مجازم که تخیل کنم، کاری که یک مورخ اجازهاش را ندارد.
ممکن است حتی یک داستاننویس تخیل کند که امام حسین ؟ع؟ بر لشکر یزید پیروز شود و آنها شکست خورده پا به فرار بگذارند، البته به شرطی که برای نوشتن چنین طرحی تمهیدات لازم را چیده باشد.
اما یک مورخ اگر چنین برخوردی با واقعه عاشورا داشته باشد، عنوان و اعتبارش را از دست میدهد. اما من بهعنوان داستاننویس به داستانم متعهدم نه به تاریخ.
البته منظورم این نیست که تخیل کنم و در واقعه عاشورا دخل و تصرف کنم یا شخصیتهای تاریخی را برخلاف آنچه در مستندات وجود دارد، روایت کنم.
اتفاقاً نوع زیباییشناسی به کار رفته در« احضاریه» در جهت اثبات منابع مورد وثوق شیعه عمل میکند.
علت نرفتن عبدالله بنجعفر به همراه امام حسین ؟ع؟ را در نظر بگیرید. در تاریخ صراحتی وجود ندارد که چرا؟
اما روابط علت و معلولی در این رمان با سازوکاری که فراهم میآورد، دلیلی برای نرفتن عبدالله ارائه میدهد که اتفاقاً به ذائقه بسیاری خوش آمده، چرا؟ چون توانسته پاسخی معقول و منطقی به این پرسش تاریخی بدهد.
چه بسا علت چیز دیگری بوده اما مهم این است که رمان این علت را از دل ِسازوکار خود برای پاسخ به ساختار معنایی خود فراهم آورده است نه برای پاسخ به تاریخ.
یعنی جزئیاتی که از زندگی حضرت زینب آوردهاید، با همین نگاه بوده است؟
با توجه به این که مطلب درباره ایشان بسیار کم است و بسیاری از مطالبی که آوردهاید، جدید است. مثل آنچه درباره ازدواج ایشان با عبداللهبنجعفر آوردهاید... یا کنشگر و فعال بودن ایشان؟
همان کلیاتی که در مستندات آمده، این ذهنیت را از ایشان در من ایجاد کرده است. هم در مورد ایشان و هم مادر گرامیشان.