
بررسی متنی در اعتبارسنجی روایات در حوزه رائج شود
ستاد و محقق برجسته حوزه علمیه ضمن تبیین اقوال مختلف در مورد تفسیر منسوب به امام عسکری(ع) گفت: اگر حوزویان موفق شود متن احادیث را بررسی کنند بهتر از این است که در مورد سند حرف بزنیم، چون خوب نیست سند روایتی معتبر باشد ولی متن آن غیرقابل قبول به نظر برسد.
آیتالله رضا استادی در ادامه مباحث معرفی آثار تفسیری در دارالقرآن علامه طباطبایی (ره) گفت: برخی آثار مانند مصباحالشریعه و تفسیر منسوب به امام عسکری (ع) وجود دارد که به این دو امام (ع) نسبت داده میشود، ولی قطعی نیست همچنین فقهالرضا منسوب به امام رضا (ع) است.
وی با بیان اینکه تفسیر منسوب به امام عسکری (ع) بیش از ۹۰ نسخه خطی در ایران دارد و چند بار نیز چاپ سنگی و مکررا چاپ جدید شده است، افزود: این تفسیر مربوط به سوره حمد تا آیه ۱۱۴ بقره، همچنین ۱۵۹ تا ۲۱۰ بقره و جمعا ۱۶۶ آیه را شامل شده است.
استادی تصریح کرد: ۳۷۹ روایت در این تفسیر وجود دارد که برخی خیلی مفصل است و میتوان چند روایت محسوب کرد؛ در مورد این کتاب از قرن چهارم صحبت شده و برخی آن را به صورت جدی، موضوعه و جعلی دانستهاند و روای آن را کذاب، ضعیف و غیرقابل اعتماد دانستهاند مگر مطالبی در آن مطابق با عقل و فطرت باشد.
این محقق و استاد حوزه بیان کرد: برخی نیز گفتهاند این کتاب نیز کتابی مانند سایر کتب است؛ ضمن اینکه چه کسی راوی آن را کذاب دانسته، آیا کسی او را تکذیب میکند که سختگیر است و بهآسانی افراد را تکذیب میکند یا خیر؛ بنابراین این گروه قائل به این مسئله هستند که ما نباید یکسره آن را رد کرده و نه یکسره بپذیریم.
استادی بیان کرد: باید ببینیم اگر متن درست و مخالف قرآن و مطالب مسلم نباشد قبول میکنیم و در غیر این صورت نمیپذیریم؛ من مقالهای را در ۳۰ سال پیش نوشتهام و اقوال مختلف در مورد آن را بیان کردم؛ راوی این کتاب محمد بن قاسم مفسر استرآبادی است و اولین فردی که این راوی را ضعیف و کذاب دانسته، ابنغضائری از رجالیون قرون اولیه است.
استادی ادامه داد: علامه حلی در قرن هفتم گفته که راوی، ضعیف و کذاب است و تفسیر وی دارای روات مجهول است و در نهایت آن را موضوع دانسته است و گفته که احادیث منکر در آن وجود دارد.
این محقق و استاد حوزه علمیه گفت: نقدالرجال نیز از دیگر آثاری است که دیدگاه علامه حلی را در قرن ۱۱ پذیرفته، همچنین میرداماد و جامعالروات اردبیلی و مجمعالرجال قهپایی نیز گفته است که این تفسیر موضوع و جعلی است.
وی افزود: مرحوم شیخ جواد بلاغی نیز که جامعیت علمی داشته است، رسالهای در مورد جعلی بودن این اثر نوشته است و قرائنی نیز در مورد اینکه مطالبی خلاف واقع مطرح شده آورده است.
استادی با بیان اینکه انگیزههای مختلفی در مورد جعل و کذب وجود داشته است عنوان کرد: کسانی بودهاند که خودشان اعتراف داشتهاند که ما هزاران حدیث جعل کردهایم و کافی نیز تلاش زیادی کرده تا جعلها کمتر شود.
این محقق حوزه علمیه اظهار کرد: علامه بلاغی گفته من ۴۰ مورد را در این مقاله ذکر کردهام که به کذب این تفسیر مهر تایید میزند؛ علامه شعرانی نیز گفته که مجمعالبیان از این تفسیر مطلبی نقل نکرده که دال بر جعلی بودن است؛ علامه شعرانی میگوید من از اغلاط این کتاب، متوجه شدهام که این کتاب به امام منسوب نیست از جمله اینکه وی زندانی شدن مختار را به حجاج نسبت داده که از لحاظ سال، دوره حجاج و مختار با یکدیگر تناسبی ندارد.
وی افزود: آیتالله خویی فرموده تفسیر منسوب به امام عسکری، دارای راویان مجهول است و اگر کسی دقیقتر مطالعه کند میفهمد جعلی است؛ همچنین سیدمحمدهاشم خوانساری نیز رساله نوشته که فقه الرضا برای امام رضا (ع) نیست و این تفسیر نیز نمیتواند منسوب به امام عسکری (ع) باشد.
استادی ادامه داد: در مقابل این افراد، ۳۰ نفر از علما گفتهاند انتساب تفسیر به امام درست است؛ مثلا در احتجاج شیخ طبرسی و شیخ صدوق روایاتی نقل شده که عینا در این تفسیر نیز وجود دارد؛ این افراد معتقدند که، چون قمست زیادی از این کتاب در کتب معتبر روایی ما وجود دارد؛ بنابراین بخشهایی از آن قابل اعتماد است ضمن اینکه فرد کذاب، همیشه دروغ نمیگوید.
وی افزود: شیخ صدوق میدانسته کتاب برای این راوی است، ولی باز هم روایات آن را آورده و از طرفی، شیخ صدوق در ابتدای «من لایحضر الفقیه» گفته است که من هر چه نقل کردهام حجت میان من و خداست؛ بنابراین نباید کسی بهراحتی همه کتاب را زیر سؤال ببرد؛ بلکه در نهایت میتوانیم بگوییم در این کتاب، جعلیاتی نیز وجود دارد.
استادی اظهار کرد: در گذشته اجازه روایت داده میشد؛ محقق کرکی روایتی را در اجازه خود نقل کرده که از همین کتاب است همچنین شهید ثانی در منیة المرید از تفسیر امام حدیث نقل و اسم کتاب را هم آورده است و ظاهرا این دو نفر معتقدند که همه این کتاب غیر مفید و جعلی نیست.
آیتالله استادی تصریح کرد: محمدتقی مجلسی نیز که متوفای ۱۰۷۰ است، گفته که اعتماد شیخ صدوق و تعبیر رضی الله عنه از راوی این تفسیر، دال بر اعتبار نسبی این کتاب است و وی ابنغضائری را سختگیر دانسته و او را زیر سؤال برده است.
استادی اظهار کرد: علامه مجلسی نیز از این تفسیر، روایت نقل کرده است که نشانه اعتماد وی به این تفسیر و راوی آن است؛ بنابراین این کتاب یکسره باطل و یکسره مورد پذیرش نیست بلکه باید همانند سایر کتب حدیثی با آن برخورد شود؛ فیض کاشانی در سراسر تفسیر صافی و اصفی، از تفسیر امام مطلب نقل کرده است.
وی با بیان اینکه بررسی متن که رائج شده خوب است تاکید کرد: مثلا در مورد زیارت جامعه و نهجالبلاغه گفته میشود که سند ندارد، ولی متن آن را هر انسان منصفی بخواند میفهمد که جز در حد و توان امام نیست.
وی تاکید کرد: اگر حوزه موفق شود متن را بررسی کنند بهتر از این است که در مورد سند حرف بزنیم، چون خوب نیست سندی معتبر باشد، ولی متن آن غیرقابل قبول به نظر برسد و برای مردم ایجاد تردید کند.