
معرفي كتاب شمع همیشه فروزان
شمع هميشه فروزان
خاطرات و اسناد منتشر نشده درباره آيتالله العظمي سيد ابوالقاسم خويي(ره)
به كوشش و نگارش: محمدتقي انصاريان خوانساري
انتشارات انصاريان، قم
چاپ اول: 1396
1304ص ـ 60 هزار تومان
مرجع عاليقدر، مفسر قرآن، و محقق تأثیرگذار و شاگردپرور معاصر، مرحوم آيتاللهالعظمي سیدابوالقاسم موسوی خویی (۲۸ آبان ۱۲۷۸ـ ۱۷مرداد ۱۳۷۱) علوم مقدماتی را تا ۱۳سالگی در زادگاهش خوي آموخت. در سال ۱۳۳۰ق به نجف رفت و از علماي بزرگواري چون: شریعت اصفهانی، مهدی مازندرانی، آقاضیاء عراقی، مرتضی طالقانی، كمپانی، میرزای نائینی، بلاغی نجفی، عبدالهادی شیرازی، بادکوبهای، سید ابوالقاسم خوانساری و تا حدودي قاضی طباطبایی درس آموخت.
ايشان طي چند دهه اقامت در نجف اشرف، شاگردان فراواني پرورد كه از نامآورترين ايشان ميتوان ياد كرد از حضرات آيات: بهجت، میرزاجواد تبریزی، وحید خراسانی، سیستانی، مکارم شیرازی، موسوی اردبیلی، روحانی، صادقی تهرانی، شهيد محمدباقر صدر، امام موسي صدر، میرزاعلی فلسفی، غضنفری خوانساری، موحد ابطحی، حسینی زنجانی، مجتبی تهرانی، علامه جعفری، علامه تهرانی، علامه فضلالله، دكتر ابوالقاسم گرجی و...
از آثار علمي ايشان است: نفحاتالاعجاز، البیان فی تفسیر القرآن، معجم رجال الحدیث، اجود التقریرات، تکملة منهاج الصالحین، مبانی تکملة منهاج الصالحین، رساله در خلافت، قصیده در مدح امیرالمؤمنین(ع)، فقه القرآن علی المذاهب الخمس و...
خدمات اجتماعی
با همه فعاليتهاي علمي و تحقيقي، ايشان اهتمام زيادي در احداث مراكز اجتماعي همچون کتابخانه، مدرسه، مسجد، حسینیه، خوابگاه، درمانگاه، بیمارستان، مؤسسه خیریه و دارالایتام داشتند؛ از جمله: مکتبه و دارالعلم نجف؛ مؤسسه، بیمارستان، درمانگاه خیریه و سرای سالمندان خوی؛ مدینهالعلم و کتابخانه در قم؛ مدرسه و کتابخانه در مشهد؛ دارالعلم و مجتمع امامزمان(ع) در اصفهان؛ احداث مرکز اسلامی در نیویورک، لوسآنجلس، دیترویت، لندن، سوانزی، فرانسه، بیروت، مونترال، مجمع فرهنگی بمبئی، مركز فرهنگي و انتشاراتی کراچی، دانشگاه علوم ديني اسلامآباد، مركز فرهنگي کوآلالامپور مالزي، دارالعلم و مدرسه دینی بانکوک؛ دارالزهراي یتانولغ، مدرسه دینی داکا و...
روابط اين بزرگوار با دولت بعثي عراق تیره بود؛ به گونهاي كه در اوایل دهة ۸۰ میلادی، اموالش مصادره و شاگردانش دستگیر، شکنجه و شهيد میشدند. در خیزش شعبانیه، ايشان حمایت خود را از مجلس اعلای اسلامی عراق اعلام کردند که درنتيجه صدام او را تا آخر عمرش در حبس خانگی نگه داشت
اين مرجع بزرگ در روز شنبه، ۸ صفر ۱۴۱۳برابر با ۱۷ مرداد ۱۳۷۱، به علت بیماری قلبی در ۹۴ سالگی در کوفه به لقاءالله پيوست و در صحن حرم مقدس علوي به خاك سپرده شد. تصاویری از تشییع و خاکسپاری ايشان که بعد از سقوط صدام منتشر شد، حاکی از حضور تعداد کمی از نزدیکان و فضای سنگین امنیتی و حضور نظامیان بعث در داخل حرم در حین تشییع است.
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای در پيامي به مناسبت درگذشت اين عالم فرزانه، فرمودند: «عمر طولانی و پربرکت این مرد بزرگ که نزدیک به یک قرن امتداد یافت، سرشار از آزمایشهای الهی و نشانگر سعی و تلاش یک انسان مؤمن و پرهیزگار است. ایشان در بسیاری از علوم اسلامی رایج در حوزههای علمیه از اساتید مسلم و کمنظیر به حساب میآمد. فقیهی بزرگ و اصولیی عمیق و مفسری نوآور و رجالیی صاحب مکتب و متکلمی زبردست بود.»
با توجه به اهميت شخصيت كمنظير آيتالله العظمي خويي(ره)، جا دارد كه كتابهاي جامعي درباره حيات علمي و عملي ايشان تدوين شود. اثر حاضر كه مشتمل بر شرح زندگاني، خاطرات و اسناد منتشر نشده درباره ايشان است، گامي نسبتا بلند در اين راستاست. اين كتاب در بخشهاي زير تدوين يافته است:
شرح زندگاني، شنيدهها و مصاحبهها، خاطرات به قلم ديگران، در آيينه كتاب، در آيينه نشريات خارجي، مؤسسات، مراكز و مدارس خيريه، دوران بيماري معظمله، اطلاعيهها و اعلاميههاي آيات عظام و مراكز علمي و فرهنگي و حوزوي بعد از فوت، اشعار سروده شده در سوگ ايشان، در آيينه اسناد، نظر علماي عاليقدر، اجازات اساتيد، مكاتبات با ديگران درباره امور فرهنگي، مكاتبات و انقلاب اسلامي ايران، مكاتبات با آيات عظام، مكاتبات خارجي، نمونههايي از استفتائات، آيتالله خويي و خاندانش.
نويسنده در اين كتاب كوشيده از لابلاي كتابها و مجلات و مكاتبات و سخنان بعضي از بزرگان، عظمت، شخصيت، علميت، معرفت، شاگردپروري، تأليفات آن مرجع بزرگ را بررسي كند و كليد بسياري از معارف آن شخصيت والا را به دست محققان و پژوهشگران بدهد.
در بخشي از مقدمه مؤلف آمده است: «با بعضي از اعزّه و بزرگان حوزوي بهويژه حجتالاسلام والمسلمين آقاي حاج سيدجواد شهرستاني تهيه و تدوين و تنظيم اين كتاب را در ميان گذاشتم و از آنها راهنمايي و رهنمود خواستم كه اكثرا موافق بودند و تشويق و ترغيب ميفرمودند...»
در يكي از خاطرات اين كتاب به قلم استاد سيدهادي خسروشاهي آمده است: «وقتي آيتاللهالعظمي خويي وارد نجف اشرف شد، يك نوجوان 13ساله بود كه به خواندن مقدمات و سطوح پرداخت؛ ولي از همان آغاز، نبوغ و ذكاوت در سيماي وي آشكار بود و در محافل علمي حوزه، اين نوجوان به عنوان يك طلبه فاضل، خوشفهم، تلاشگر و كوشا جلوه نمود و به حسن شهرت و فوقالعاده بودن معروف شد. به نوشته استاد سنبحاني: او از سه قوه و استعداد روحي فوقالعاده برخوردار بود كه كمتر اين سه قوه در يك فرد جمع ميشوند: 1ـ فهم و هوش و دريافت مطالب به صورت صحيح، 2ـ حفظ و ضبط مطالب بدون آنكه با مرور زمان فراموش شود، 3ـ تصرف و موشكافي در مطالب و در نتيجه نوآوري.
مرحوم آيتالله خويي از جواني به نبوغ و استعداد فوقالعاده و حفظ و ضبط و تصرف و ابتكار و نوآوري معروف بود و همين سه عامل بود كه در سنين سي سالگي او را جزء مدرسان «خارج» ساخت تا آنجا كه شاگردان آن مرحوم ميگويند: وي از سال 1350ق بحث خارج را آغاز نمود كه در آن گروهي از فضلا شركت ميكردند. و اين حكايت از اين دارد كه آن مرحوم چه اندازه جودت فهم و استعداد عالي داشته و چقدر در تحصيل علم و دانش ساعي و كوشا بوده كه توانسته است در جواني به درجه رفيع اجتهاد مطلق نايل شود و بر عاليترين كرسي تدريس حوزه علميه نجف تكيه بزند.
دوران تحصيل آيتالله خويي همراه با رفاه و آسايش طلبگي نبود، بلكه ايشان مانند ديگر طلاب و محصلان حوزههاي علميه و مراجع عظام، دوران طلبگي و تحصيل را با سختي و عسرت گذرانيد. در ميان اسناد خانوادگي ما، سندي از هفتاد و دو سال پيش ـ يعني در همان اوج شكوفايي تحصيل و تدريس و اجتهاد آيتالله خويي ـ وجود دارد كه نشان ميدهد كه ايشان با قبول انجام زيارت، بخشي از هزينه زندگي خود را تأمين ميكرده است... آيتالله خويي از همان جواني كرسي تدريس خارج را در حوزه علميه نجف در اختيار داشت و تا اواخر هم، عليرغم اشتغالات مرجعيت، همچنان كار اصلي او تدريس، تأليف و تربيت شاگردان برجسته در علوم اسلامي بوده است...
تصاوير ديرياب و متعدد رنگي و سياه ـ سفيد، اسناد و مدارك فراوان، گفتگو با شخصيتهاي علمي، نثر و بيان گويا و جذاب از محاسن اين كتاب مفصل است كه جاي تكميل و تحسين دارد.