
از اقامه نماز در اتاق عمل تا بخیه زدن با نوای آیتالکرسی
روزی مشغول بخیه صورت دختر ۱۷ ساله تصادفی بودم که خیلی میترسید و نگرانی داشت، صورتش پوشیده بود و مرا نمیدید، دستش را گرفتم و برای آرامش او دعای آیت الکرسی را خواندم.
زهرا صلاحی، حافظ کل قرآن کریم و پرستار بخش اورژانس بیمارستان شهدای تجریش در رابطه با ورود به عرصه پرستاری و شروع حفظ آیات کلام وحی همزمان با دوران تحصیلات دانشگاهی، گفت: در دوران کودکی و نوجوانی قرآن را در قالب یک عنوان درسی که در مدرسه داشتیم، میخواندم با ورود به دانشگاه، زمانیکه در رشته مامایی مشغول به تحصیل بودم اولین مرحله حفظ را تجربه کردم؛ در سال۷۰ روحانی که برای اقامه نماز به نمازخانه دانشگاه میآمد یک اردوی زیارتی به مشهد مقدس را برپا کرد اما با این شرط که شرکتکنندگان میبایست جزء اول قرآن را حفظ میکردند و این اردو اولین جرقه حفظ قرآن برای من شد.
وی ادامه داد: متأسفانه چون با شرایط و مراحل حفظ آشنا نبودم موفق به حفظ کل جزء اول نشدم و توانستم فقط ۶۰ آیه را حفظ کنم اما چون آزمون کتبی بود قبول شدم و توانستم به مشهد بروم؛ تا آن زمان هیچگاه فکر نمیکردم روزی برسد که بتوانم در حوزه حفظ موفق شوم.
وقتی قرآن در دست داریم چرا حافظ شویم؟
این حافظ قرآن تصریح کرد: زمان شروع حفظم با دوره شکوفایی کودکی که به تازگی حافظ شده بود، مصادف شد و مدام تلویزیون از محمدحسین طباطبایی میگفت و همه جا سخن از او بود، اما با توجه به دم دست بودن همیشگی قرآن برای ما که هر زمان که لازم باشد میتوانیم به هر بخش قرآن حتی با معنی و تفسیر سری بزنیم و مطالعه کنیم معنا و درک حفظ قرآن برایم کمی مشکل بود و همیشه این سؤال را داشتم که وقتی قرآن در دست داریم چرا باید حفظش کنیم؟
صلاحی ادامه داد: با دیدن این کودک پنج ساله برای حفظ مصممتر شدم و با بررسی قرآن و آیات به این نتیجه رسیدم که درک و حفظ قرآن نیاز به یادگیری مفاهیم دارد و نمیشود طوطیوار حفظ کرد. خداوند در آیه شریفه ۱۵۳ سوره مبارکه بقره میفرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» یعنی اینکه اگر میخواهی مورد لطف خداوند قرار بگیری باید عضو گروهی باشی هر چند که خداوند همراه متوکلین و با تقوایان نیز هست ولی گروه صابرین در رأس این مفاهیم قرار دارد و برای اینکه وارد این گروه شویم نیاز به تمرین و تکرار آیات داریم که یک «یا علی» گفتم و با یک قرآن معمولی و یک برنامهریزی جزئی بدون کلاس آموزشی و یا استاد حفظ را شروع کردم.
حفظ قرآن زندگیام را جهتدار کرد
این پرستار اورژانس بیان کرد: حفط قرآن زندگیام را جهتدار کرد و این یک امر مهمی بود زیرا که دیگر احساس پوچی و خلأ نمیکردم. هر بار که آیات قرآن را میخواندم به یک معنا و درک جدیدی از آیات میرسیدم که با این درک سختیها برایم مانند قبل نبود، زندگی بسیار زیبا و سختیها برایم آسان شده بود. زیرا زمانی که وارد این راه میشویم ناخودآگاه بوی خدا را میگیریم همانگونه که وقتی وارد عطرفروشی میشویم بوی عطرها را میگیریم.
وی ادامه داد: مدتی به خاطر بچهدار شدنم از پرستاری فاصله گرفتم و مشغول آموزش در حوزه سلامت بودم که در این موقعیت زمان فراغت بیشتری داشتم به همین دلیل در مسابقات حفظ شرکت میکردم و با هر دوره اندوختههایم را ارتقاء میدادم؛ همچنین به خاطر موضوعی بودن مسابقات در حوزه مفاهیم هم وارد شدم که این امر به درک بهتر آیات بسیار کمک میکرد و سبب شد تا حفظ و مفاهیم را همزمان پیش ببرم؛ با همین روش و برنامه تا جزء ۱۴ پیش رفتم.
این پرستار گفت: در آن زمان من اطلاعات درستی در زمینه روش حفظ قرآن نداشتم و بدون استاد و یا راهنمایی آیات را حفظ میکردم؛ همزمان با حفظ آیات جزء دوم بود که تازه نوار قرآن با صدای استاد پرهیزکار به دستم رسید و با تقلید از ایشان به حفظ ادامه دادم، شده بود حتی بسیاری از آیات را به خاطر اینکه استاد نداشتم اشتباه حفظ میکردم ولی این راهی بود که شروع کرده بودم و باید تمامش میکردم هرچند که آکادمیک نبود ولی عزم و ارادهام مانع از انصراف میشد؛ بدون شک اگر در این راه استادی داشتم سریعتر و بهتر میتوانستم آیات قرآن را حفظ کنم و جای شکر و سپاس را از خدا داشت که در این راه مرا تنها نگذاشت و بعد از ۱۰ سال ناپیوسته توانستم حافظ کل قرآن شوم.
این حافظ قرآن استفاده از نور الهی را به استفاده از نور خورشید تشبیه کرد و گفت: برای اینکه از الطاف الهی بهرهمند شویم باید در معرض لطف قرار بگیریم درست مثل زمانی که میخواهیم از نور خورشید استفاده کنیم ولی پوشاندن اتاق با پردههای ضخیم قطعا مانع رسیدن این نور به ما خواهد شد؛ لذا باید مخاطب و در محضر قرآن قرار بگیریم تا از نور الهی بهرهمند شویم.
با کمک قرآن به بیمارانم آرامش میدهم
این پرستار اورژانس در رابطه با اینکه آیا با بیماران نیز با کلام قرآن سخن میگوید؟ با اشاره به یکی از تجربیاتش در این زمینه، بیان کرد: آقایی بود که همسرش را برای درمان آورده بود و از وضعیتش بسیار ناراحت بود و ناشکری میکرد؛ با کمک قرآن به این آقا دلگرمی دادم که به زندگی حضرت ایوب(ع) در قرآن نگاه کنید، شاید خداوند شما را به واسطه این زن آزمون میکند اگر شما جای او بودید چه انتظاری داشتید؟ حال اینکه خداوند این قدرت را به شما داده تا بتوانید شرایط را تحمل کنید باید شاکر هم باشید. در آیه ۸۳ سوره مبارکه انبیاء میخوانیم «وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ؛ و ايوب را ياد كن هنگامى كه پروردگارش را ندا داد كه به من آسيب رسيده است و تويى مهربانترين مهربانان» یعنی تنگی و سختی برای همه، حتی انبیاء هم پیش میآید ولی حضرت ایوب(ع) در مرحله سختی خدا را شکر کرد و لحظهای از خدا دور نشد و همین باعث شد که خداوند او را بزرگ کند.
قرآن بهترین مشاوره برای ماست
صلاحی با بیان اینکه اگر به قرآن رجوع کنیم در مییابیم که در سختیها چه رفتاری باید داشته باشیم در واقع بهترین مشاور برای ما قرآن است که بسیار ساده و بیآلایش ما را راهنمایی میکند، ادامه داد: زمانی که صحبتم تمام شد آقا بسیار آرام شد و فردی که حتی حاضر نبود مراقبت همسرش را انجام دهد به برکت قرآن از کنار تخت او تکان نمیخورد و با اشتیاق به همسرش کمک میکرد و نگاهش به زندگی عوض شد و مطمئن شد خداوند به صبرش پاسخ میدهد.
وی در رابطه با تأثیر حافظ قرآن بودنش در جمع همکاران، بیان کرد: در گزارش یک برنامه تلویزیونی همین سؤال را از همکارانم داشتند و بعدها که گزارش را دیدم دوستانم از آرامش من صحبت کرده بودند از آنجایی که کار من در اورژانس همیشه پراسترس است و مانند مرزبانان در نقطه مرزی باید همیشه آماده باشم تا هیچ خطری سیستم بدن بیماران را تهدید نکند لذا هیچ وقت نمیشود در این شرایط آرامش داشت مگر اینکه با قرآن مأنوس شویم، لذا این آرامش در جمع همکاران سبب شده تا به من اعتماد کنند و برای حل مشکلاتشان از بنده مشاوره و راهنمایی بگیرند که با رجوع به قرآن کمکشان میکنم و این جریان سبب شده تا به این باور که صحبت با من به آنها آرامش میدهد، برسند.
صبر را از حضرت زینب(س) الگو گرفتم
صلاحی در رابطه با الگو گرفتن از حضرت زینب(س)، تصریح کرد: با استناد به زندگی حضرت زینب(س) توانستم ویژگی صبوری بانو را بهعنوان الگو انتخاب کنم، زیراکه ایشان با رعایت مقدسات و شعائر الهی در اجتماع مفید و مؤثر بودند و هیچکدام را فدای دیگری نمیکردند. کار پرستاری جدا از موضوعات زندگی بشری نیست همانگونه که عبادت نیز جزئی از زندگی انسان است و هیچکدام بدون هم معنا و مفهومی ندارند.
پرستاری عبادت محسوب میشود
این پرستار قرآنی ادامه داد: پرستاری خودش یک عبادت محسوب میشود؛ زمانی که برای رضایت خدا و نیت قربت کار پرستاری را انجام میدهیم حواشی نظیر اینکه احتراممان حفظ میشود؟ بیماری بضاعت مالی ندارد و یا فردی سفارش شده است، حقوقمان را دریافت میکنیم؟ برایمان معنا ندارد و فقط هدف مهم است، دوست داری تا جایی که بتوانی به بیمار کمک کنی زیرا دعاهایی که همراهان مریض برایمان میکنند قوت قلبی برایمان است و واقعا حالمان را خوب میکند.
نماز اول وقت پشت میز یا در گوشهای از اتاق عمل
پرستار بیمارستان شهدای تجریش در رابطه با تأثیر یک پرستار قرآنی بر روی بیماران، گفت: برخی از بیماران یا همراهان که دقیقتر هستند متوجه قرآنی بودنم میشوند و میگویند شما با بقیه فرق میکنید وقتی با شما صحبت میکنیم دردمان فراموش و آرامش میگیریم، زمانی که سر کار هستم سعی میکنم کار عبادتم را خلاصه انجام دهم که بتوانم هر دو کار را کنار هم انجام دهم و زمانی که اذان پخش میشود پشت میز کار و یا گوشهای از اتاق عمل نمازم را میخوانم، زمانی که بیماران و یا همراهان مرا در این وضعیت میبینند حس خوبی پیدا میکنند.
خاطرهای از یک حس خوب
صلاحی با اشاره به خاطرهای از تأثیر قرائت آیات قرآن بر آرامش بیماران، گفت: روزی مشغول بخیه صورت دختر ۱۷ ساله تصادفی بودم که خیلی میترسید و نگرانی داشت، صورتش پوشیده بود و مرا نمیدید، دستش را گرفتم و برای آرامش او دعای آیت الکرسی را خواندم که خیلی استقبال کرد و مدام میگفت باز هم برایم قرآن بخوان، بعد از اینکه عمل تمام شد و مرا دید پرسید شما بودی برایم قرآن میخواندی؟ گفتم بله، گفت حس بسیار خوبی بود و در آن لحظه اصلا درد را حس نمیکردم و استرس و ترس را هم فراموش کرده بودم و بسیار از من تشکر میکرد.
حافظ کل قرآن اظهار کرد: هر روز زمانی که وارد بیمارستان میشوم تا به بخش برسم هفت مرتبه آیت الکرسی و یا آیات کوتاهی که به ذهنم میرسد را میخوانم و گاهی که فرصتی پیدا میکنم و یا زمان مسابقات از دوستانم میخواهم که آیات را از من پرسش کنند، آنها هم از این کار راضی هستند و خوشحال میشوند که معنویات خودشان هم تقویت میشود، گاهی اوقات میبینیم جماعتی هست که یک ویژگی مشترک با آنها داریم، ویژگی که در وجود همه هست و فقط نمود ظاهری آن کمی متفاوت است که در برخی بیشتر و در برخی دیگر کمتر مشاهده میشود و میتوانیم با آنها همراهی کنیم و درواقع دوست داریم که همرنگ جماعت شویم، و این همان حسی بود که همکارانم در آن گزارش بیان کردند و غبطه میخوردند که ای کاش میتوانستند لحظاتی در محضر قرآن باشند و با بنده همراه شوند.
وی در پایان در رابطه با تأثیر حافظ قرآن بودن مادر بر تربیت فرزندان بیان کرد: قطعا قرآن بر تمام جنبههای زندگی انسان تأثیر میگذارد مخصوصا در تربیت فرزندان که هم بر سبک زندگی اسلامی آنها و هم در تقویت صبر و بردباری آنها اثرگذار خواهد بود. طبیعتٱ هرچه بچه بزرگتر میشود و به سن بلوغ و نوجوانی نزدیکتر میشود از والدینش فاصله میگیرد و همین موضوع میطلبد تا والدین مهارتهای بیشتری برای ارتباط گیری با فرزندانشان داشته باشند و اگر والدین با قرآن که یک کتاب کامل و معتبر است ارتباط داشته باشند و از آیات آن برای تربیت فرزندان استفاده کنند سبب میشود تا اولادشان به آنها اعتماد کنند.
صلاحی گفت: همچنین قرآنی بودن والدین سبب الگوگیری فرزندان در این زمینه میشود، هر دو فرزندم در زمینه مفاهیم قوی هستند و رتبه کشوری دارند، دختر بزرگم که دانشجوی ترم آخر پرستاری است در حال حافظ است و دختر کوچکترم که در مقطع دبیرستان تحصیل میکند نیز به جزء دوم قرآن رسیده است که انشاءالله با پشتکار و توکل موفق به حفظ کل قرآن بشوند.