( 0. امتیاز از 0 )
حجت‌الاسلام دكتر احمد فعال، نهج‌البلاغه‌شناس

حجت‌الاسلام دكتر احمد فعال استاد حوزه و دانشگاه، دكتراي نهج‌البلاغه‌شناسي دارد و سال‌هاست عمر خود را براي شناخت و معرفي درست و اصولي مفاهيم نهج‌البلاغه صرف كرده است. وي همواره دغدغه اين را دارد تا از برداشت‌هاي سطحي و غلط عوام يا بعضاً سوءاستفاده‌هاي سياسي برخي از مفاهيم نهج‌البلاغه جلوگيري شود چراكه اين گنجينه باارزش معنوي تنها يك كتاب اخلاقي ساده نيست بلكه در تمام زمينه‌ها اعم از خانواده، مديريت، اقتصاد، سياست و... مفاهيم و تعابيري آموزنده از امام علي(ع) دارد كه اگر درست استفاده شود به طور قطع در شرايط كنوني بسيار كارگشا خواهد بود. 

عمدتاً چه آسيب‌هايي در حوزه استفاده از نهج‌البلاغه ممكن است وجود داشته باشد و اصولاً براي فهم اين گنجينه ارزشمند چه بايد كرد؟

تلاش استادان و كارشناسان منتهي به اين شده تا اول از همه در فهم نهج‌البلاغه دقت و مراقبت كنيم چه آن‌كه آسيب‌هايي كه در اين زمينه وجود دارد اول بحث سطحي‌نگري و ساده‌انگاري است. اين‌كه فكر كنيم همه ترجمه‌ها و شرح‌هايي كه براي نهج‌البلاغه وجود دارد براي فهم مطالب آن كفايت مي‌كند در حالي‌كه اين برداشت غلطي است، زيرا دوره عوض شده و علوم انساني هم تغييراتي داشته؛ از آن‌جا كه زيربناي علوم انساني در كشورمان غربي است، شاهد هستيم كه برداشت‌هاي مردم و حتي متخصصان در زمينه‌هايي مانند مديريت، سياست و اقتصاد و ديگر علوم انساني با زيربناي فكري غرب است، لذا اين‌كه از ترجمه‌اي استفاده ببريم و صرف ترجمه كار كنيم درست نيست چراكه بعضاً همين ترجمه‌ها هم دچار مشكلاتي است يا اين‌كه بگوييم شرح‌هايي براي نهج‌البلاغه وجود دارد كه البته خوب هستند اما براي امروز كه مي‌خواهيم از نهج‌البلاغه در امور مختلف استفاده كنيم كافي نيستند براي اين‌كه نهج‌البلاغه تنها يك كتاب اخلاقي نيست و اگر هم كتاب اخلاقي باشد امروز مباحث اخلاقي ما با مباحثي است كه با زيربناهاي غربي شكل گرفته تداخل دارد؛ بنابراين ساده‌نگري در مفاهيم نهج‌البلاغه اشتباه است. نكته ديگر براي فهم نهج‌البلاغه اين است كه از چه بخشي استفاده مي‌كنيم. مثلاً در مسئله خداشناسي يا در ساير مفاهيم علوم انساني با يك قسمت كوتاهي از خطبه امام يا يك حكمت از ايشان نمي‌توانيم متوجه موضوع شويم لذا اتفاقي كه مي‌افتد اين است كه گاهي ممكن است با ديدن همين نكته از امام برداشتي داشته باشيم كه مثلاً امام اين ديدگاه را دارند؛ درحالي كه شايد ايشان در جاي ديگر صحبت ديگري پيرامون آن كرده باشند براي همين مباني فهم نهج‌البلاغه نياز به آموزش دارد كه در برخي دانشگاه‌ها تدريس مي‌شود. 

آيا اين احتمال وجود دارد كه برداشت غلطي از مفاهيم نهج‌البلاغه هم بشود؟

بله خيلي زياد. به عنوان مثال واژه دين در نهج‌البلاغه است، كه امام علي در جايي بحث عمود دين دارند، جاي ديگر بحث حبل دين را دارند و جايي اصطلاح «دعائم» را به كار بردند. عمود دين منظور ستون وسط خيمه است. دعائم ستون‌هاي كناري خيمه و حبل به ريسمان‌هاي خيمه اشاره دارد. حالا هر سه واژه در كنار هم نشان مي‌دهد امام دين را به خيمه تشبيه كرده‌اند كه همه قسمت‌هاي آن با هم خيمه را مي‌سازند لذا نتيجه مي‌گيريم دين مجموعه‌اي از مطالب مختلف اعم از اجتماعي و فردي است كه وقتي كنار هم چيده شوند دين را تشكيل مي‌دهد. هر معنايي غير از اين از كلمه دين در نهج‌البلاغه، برداشت سكولار از آن خواهد بود زيرا منظور امام را بيان نكرده است و اين مسئله به خصوص در مباحث سياسي كه پشتوانه اعتقادي دارد نمود بيشتري دارد كه مجموع آنها در كنار هم معناي مشخصي را منتقل مي‌كند. 

يكي از موضوعاتي كه از نهج‌البلاغه و از امام علي(ع) نقل مي‌شود اين است كه ايشان فرمودند «زن عقرب است».

ببينيد ما «نواقص‌العقول» را هم داريم. بايد ديد واژه عقل در قرن اول چطور بوده يا برخورد قرآن به كلمه عقل چطور بوده. كلمه عقل همواره به صورت فعل آمده است. امام علي(ع) در جاهايي از نهج‌البلاغه از عقل استفاده كرده‌اند كه منظور ايشان تعقل و خردورزي است. اين‌كه امام در نهج‌البلاغه اشاره كردند زنان نواقص‌العقول هستند و بعد از آن استدلال مي‌شود شهادت زن در دادگاه با يك نفر كافي نيست و بايد دو نفر باشند، اين مسئله را امروز از نظر ساختاري بايد نگاه كرد. در اين رابطه دو خانم در كتاب «روانشناسي زن در نهج‌البلاغه» اين قضيه را مفصلاً دنبال كردند و به نتايج خوبي هم رسيدند زيرا بحث جالبي است، بحث تعقل و خردورزي است و منظور امام اين است كه وقتي احساس و خردورزي زن كنار هم باشد احساسات زن بر خردورزي او پررنگ‌تر و بيشتر است كه در قالب خانواده به خوبي ظهور و بروز مي‌كند و درست است؛ درحالي كه مرد خردورزي بيشتري دارد. زن احساسات و عاطفه‌اش بيشتر است براي همين هم، زن و مرد مكمل هم هستند تا زندگي متعادل و خوبي داشته باشند. اين مسئله مانند واژه عقرب از سوي امام است كه مي‌فرمايند زن عقرب است اما نيش او شيرين است. اول اين‌كه اثبات شده كه اين تعبير از امام علي است و دوم آن‌كه امام مي‌فرمايند هيچ خانه‌اي بدون زن نمي‌شود اما با لحني زيبا و لطيف اذيت شدن از طرف زن را شيرين مي‌نامد.

پس با اين اوصاف تفسير نهج‌البلاغه كار هر كسي نيست.

بله دقيقاً همين طور است. اينكه كسي صرفاً حوزوي يا دانشگاهي باشد نمي‌تواند بدون شناخت، مفاهيم نهج‌البلاغه را تبيين و تفسير كند و به نوعي تفسير نهج‌البلاغه كار هر كسي نيست. نهج‌البلاغه تخصص لازم دارد. ممكن است افرادي حوزوي در سطح بالايي هم باشند اما به هر حال آداب برخورد با اين كتاب خاص و كارشناسانه است مثل كسي كه از قرآن اطلاعاتي دارد حافظ يا قاري آن است اما اين امر دليلي بر درستی تفسير قرآن او نيست. پيرامون نهج‌البلاغه و متون حديثي هم شناخت و آموزش‌هايي لازم است تا برداشت درست از مفاهيم مختلف آن صورت بگيرد.

كلاس‌هاي تفسير نهج‌البلاغه براي مردم در بنيادها و مراكر مختلف چقدر اصولي است؟

بعضاً متأسفانه مباني رعايت نمي‌شود. گاهي مباحث لغوي و تفسيري يا شرح‌هايي كه وجود دارد مثلاً در بحث خاص خداشناسي به خاطر حساسيت دقت نياز دارد. بحث‌هاي خداشناسي در نهج‌البلاغه نظرهاي متعددي دارند كه برخي علما نقدي را بر هم وارد كردند چون اين مسئله تخصصي است و اگر براي مردم اينها گفته مي‌شود بايد مراقب بود تا برداشت‌هاي غلط ايجاد نشود. آيت‌الله مكارم شيرازي روي نهج‌البلاغه مباحث خوبي انجام داده كه براي مردم عادي مناسب است اما به شرطي كه مطالب درست استخراج و منتقل شود مانند روايتي كه در نامه 31 از امام علي نقل مي‌شود «فان المراهًْ ريحانه ليست بقهرمانهًْ». ببينيد كلمه قهرمان را نوعاً چه ترجمه مي‌كنند و بعد در ترجمه‌ها ببينيد چه آمده است و كتاب العين كه در قرن دوم هجري آمده همين واژه را در قرن دوم ترجمه كرده. بالاخره اين كلمات از امام علي در قرن اول صادر شده است. من بايد بدانم اين كلمات در قرن اول كه از امام صادر شده چه معنايي مي‌دهد. كلمه «قهرمان» در العين خدمتكار يا پيشكار اقتصادي ترجمه شده، امام علي مي‌فرمايد زن گل است، خدمتكار نيست ولي برداشت‌ها اين شده كه زن گل است و قهرمان ميدان‌هاي سخت نيست يا مثلاً كلمه «وهم» كه امروز نامعتبر است در نهج‌البلاغه دو نوع استعمال دارد؛ يك نوع همين واژه امروز و ديگري به وهم انساني، فهم معتبري را نسبت دادند به طور مثال در خطبه 185 و اين‌كه روي اين كلمه كار كنيم كه در قرن اول چه برداشتي از آن مي‌شده كه مردم با ترجمه ساده متوجه شوند. 

سخنان و خطبه‌هاي امام علي در نهج‌البلاغه در همان سال‌هاي حكومت ايشان است؟

قسمت‌هايي از نهج‌البلاغه مربوط به قبل از حكومت امام است كه گردآوري شده‌اند اما اينها خطبه نيستند. خطبه‌ها مربوط به زمان حكومت ايشان است كه دو قشر عوام و خواص را خطاب قرار مي‌دادند ولي بعضاً سخنان امام كه در جمعي ايراد كردند را ثبت و ضبط كردند. البته مرحوم سيدرضي خيلي نيت جمع‌آوري خطبه‌ها و سخنراني‌هاي امام را نداشته و همان طور كه در مقدمه كتاب هم آورده گزيده‌هاي سخنان امام را در كتاب آورده است.

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر