بحريني شهيد مي شود تا آمريكا و آل سعود آسوده گردند
عصر شیعه ـ با سقوط مبارك و بن علي و اوج گرفتن خيزش و بيداري اسلامي - مردمي در يمن، بحرين و ليبي، نگراني آمريكا و وسوسه براي دست گذاشتن بر ثروت هاي نفتي ليبي كه براي اروپايي ها هم يك شكار چاق تلقي مي شد و نگراني سعودي ها از فرو ريختن ديوار قلعه پيراموني در بحرين و يمن، همه چيز براي يك رقص سياسي جديد بين آمريكا و عربستان فراهم شد.
اوباما كه در عرصه داخلي با ناكامي هاي زيادي روبه رو شده و براي دور دوم رقابت رياستي خود نياز به پيروزي خارجي دارد، عزم خود را جزم كرده تا تحولات كشورهاي عربي را به شكلي مديريت كند تا نتيجه آن حفظ منافع آمريكا و جلوگيري از ويراني تلاش هاي ديپلماسي چند دهه گذشته باشد.
آل سعود اگرچه ابتدا در كنار وهابي ها توسط انگليسي ها در عربستان به قدرت رسيدند ولي حداقل در هفت دهه گذشته هم پيمان و دنباله روي سياست هاي آمريكا و مورد حمايت آنها بوده اند.
اين خاندان پادشاهي ديكتاتور و فاسد اكنون با مشاهده خيزش هاي اسلامي - مردمي، به لرزه افتاده و نمي تواند شاهد شمارش معكوس سقوط خود باشد. لذا چراغ سبز حمله و حضور اشغالگرانه در بحرين را به عنوان يك نقش نيابتي از آمريكا دريافت مي كند و در مقابل، با همراه كردن چند عضو اتحاديه عرب و عمرو موسي كه براي دوره رياستي در مصر، چشم نياز به آمريكا دارد، به قطعنامه 1973 رأي موافق داده و حتي امارات، قطر و اردن در سازمان نظامي حمله كننده به ليبي و ائتلاف غربي مشاركت كردند. اين پروژه نيازمند يك هماهنگي در ابزار رسانه اي هم بود كه بوق هاي تبليغاتي قطر، عربستان و كشورهاي عربي در كنار امپراتوري رسانه اي غرب به كار گرفته شدند تا از يك سو مسائل ليبي برجسته و زمينه هاي افكار عمومي را در پذيرش تصويرسازي مطلوب غرب قرار دهد و از سوي ديگر به بايكوت خبري و تحريف ماهيت خيزش مردم بحرين اهتمام ورزد.
در واقع، حاصل نشست مشاوران سياسي و امنيتي با اوباما در آمريكا و تلاش لابي هاي صهيونيستي بر اين امر قرار گرفته كه مي توان با ديكتاتورهاي منطقه كاركرد و آنان را حفظ كرد، چرا كه در صورت رها شدن اوضاع در كشورهاي به پا خاسته، ايران پيروز ميدان خواهد شد و معادله منطقه اي به طور كامل تغيير خواهد كرد و رژيم صهيونيستي بايد با كابوس هاي جديد، دست و پنجه نرم كند.
جالب اينكه همين اتحاديه عرب و شوراي همكاري خليج فارس و عربستان و امارات و اردن، هنگامي كه غزه و فلسطيني ها مورد هجوم وحشيانه نظامي و جنايتكارانه رژيم صهيونيستي قرار گرفت، هيچ اراده و تصميمي براي اعزام جنگ افزار و نيروهاي نظامي براي دفاع از مردم فلسطين و سرزمين مقدس فلسطين اتخاذ نكردند، بلكه حمايت هاي آشكار و پنهان از رژيم صهيونيستي نيز از سوي همين كشورها به عمل آمد. حمايت از نظام هاي ديكتاتوري در عربستان، بحرين، يمن و اردن و ليبي و مصر و تونس كه اطاعت از آمريكا و سياست هاي آن را براي كسب حمايت آن ضروري مي دانند و روابط پنهان و آشكار اطلاعاتي با موساد و رژيم صهيونيستي بخشي از شناسنامه سياسي آنها شده، كه فقط به نفع آمريكا و رژيم صهيونيستي است تا سلطه بر منطقه و ثروت هاي آن را استمرار بخشند. آمريكا هم فعلاً اين رسوايي را پذيرفته و اميدوار است تا پس از سر و سامان دادن به اوضاع، مردم منطقه و جهان اين معيار دوگانه و رفتارهاي پست در حمايت و حفظ نظام هاي ديكتاتوري را فراموش كنند.
اگر در ليبي، حمايت از مردم براي آمريكا و غرب اهميت دارد، چرا از مردم بحرين و يمن و اردن و سركوب روزانه فلسطيني ها دفاع نمي كنند؟ جدال ميان شعارهاي زيبا و منافع، يك داستان قديمي در غرب است كه هميشه منافع آمريكا و غرب، پيروز آن هستند. در واقع آمريكا و غرب براي كشورهاي منطقه يك طرح مارشال اقتصادي، سياسي، امنيتي و رسانه اي آماده كرده و دنبال مي كنند تا اين انفجار خشم مردمي به قرباني كردن منافع غارتگرانه غربي و نظام هاي وابسته آن منتهي نشود.
پروژه كشتار مردم بحرين از حدود يك ماه قبل آغاز شد كه طي آن وليعهد بحرين به عربستان سفر كرد و با «نايف» وزير كشور عربستان ديدار كرد. نايف امنيت بحرين را امنيت عربستان ناميد و پس از آن، كلينتون و مقامات ديگر آمريكايي به بحرين و عربستان سفر كرده و مجوز نهايي را صادر كردند. با اينكه قيام مردم بحرين از همان ابتدا با شعار «سلميه، سلميه» و وحدت ملي براي همه اقشار دنبال مي شد، اما با سركوب خونين در ميدان لولو (مرواريد) روبه رو شد و سپس وليعهد با عقب كشدن نيروهاي نظامي و امنيتي از ميدان مرواريد، به اميد پايان يافتن اعتراضات و تجمع مردم در اين ميدان، چند روزي را به سكوت سپري كرد، ولي پس از رايزني با عربستان و آمريكا و ورود نيروهاي نظامي عربستان و پليس امارات، سركوب خونين مردم آغاز شد. براي مقامات عربستان و بحرين و آمريكا مسئله اين نيست كه هيچ تجمع اعتراض آميزي شكل نگيرد، بلكه خفه كردن هر گونه انتقاد از نظام فاسد پادشاهي بحرين مدنظر است. از همين رو، مجروحان از بيمارستان ها، زنان و دختران در ايست و بازرسي هاي خياباني و جوانان از درون منازل خود ربوده و دستگير مي شوند و تمام كساني كه در تظاهرات شركت كرده اند، از كار اخراج مي شوند و ضرب و شتم مردم در روستاها و شهرها به فجيع ترين وضع در حال اجراست. حسينيه ها و مساجد مورد تعرض و رهبران مذهبي و گروه هاي سياسي دستگير مي شوند. تعداد زيادي از مردم نيز ناپديد شده اند كه به تدريج اجساد آنها در گوشه و كنار شهرها و روستاها پيدا مي شوند. روزنامه هاي معترض بسته مي شوند و مديرمسئولان آن اگر شيعه باشند، تغيير مي كنند. تعدادي از دستگيرشدگان حتي به زندان هاي عربستان منتقل شدند، اما نكته جالب اين است كه تمامي اين اقدامات وحشيانه نيروهاي بحريني و سعودي با سكوت سياسي، رسمي و رسانه اي غرب دنبال مي شود.
با اين حال، اعتراضات مردمي در بحرين با اشكال گوناگون و متنوع از تشييع شهدا و مراسم يادبود و وفاداري به خون شهدا تا تظاهرات با شمع و يا سردادن شعارهاي شبانه تكبير و «لبيك يا بحرين» و نصب پرچم هاي سياه بر ساختمان ها و اعتراضات هماهنگ در سراسر بحرين، شهرها و روستاها و ارسال شكايت به مجامع بين المللي و سازمان ملل متحد و تظاهرات همبستگي بين المللي با مردم مظلوم بحرين همچنان ادامه دارد.
اعلام حمايت محكم مقام معظم رهبري از قيام هاي مردمي و نويد تحولات بزرگ تر و يكسان دانستن مردم بحرين و ليبي، اميد وهابيون كينه توز و پادشاهي بحرين و عربستان را كه به دنبال فتنه مذهبي در بحرين بودند، ناكام گذاشته است. حمايت و همبستگي مراجع عظام و مدارس حوزه علميه در عراق و ايران و لبنان و كويت و تعطيل كردن دروس ديني مراجع و تجمعات در مقابل سفارتخانه هاي بحرين و عربستان در بسياري از كشورها و حمايت مردم انقلابي يمن و مصر، لبنان و ايران و شهروندان عرب در كشورهاي غربي كه طي تظاهرات مختلف ابراز شده است، بر پايداري و دلگرمي مردم بحرين و قيام مطالبات آنها افزوده است. تجربه تلخ سازمان هاي منطقه اي، بين المللي و اسلامي كه همواره ابزار قدرت ها و يا بازيگران فريبكار بوده، موجب شده تا حتي سازمان كنفرانس اسلامي از جناياتي مانند مثله كردن بدن شهداي قيام مردم بحرين، فروش اعضاي بدن آنها، سركوب خونين زنان و مردان و پيران و جوانان و هتك حرمت از اماكن مقدس و مذهبي و... چشم پوشي كند. گناه مردم بحرين اين است كه بيشتر قيام كنندگان شيعه هستند و بيشتر گروه هاي سني از وهابيون در هراسند و از ارعاب و وحشي گري آنها نگران مي باشند. شيعه بودن بهانه اي است تا شيعه هراسي از سوي حاكمان فاسد در بحرين و عربستان به كار گرفته شود و مطالبات مردم به قدرت منطقه اي ايران مرتبط گردد. در حالي كه حاكمان بحرين و مزدوران و نيروهاي اشغالگر و متجاوز عربستان و امارات مشغول كشتار و سركوب مردم اين كشور هستند، اعلام حمايت و همبستگي دولت و ملت ايران با مردم بي دفاع بحرين از سوي حكام جاني اين كشور مداخله در امور بحرين تصوير مي شود، اما طراحي و برنامه ريزي توطئه هاي آمريكا و حضور نظاميان و پايگاه هاي نظامي آنها را در منطقه كه در دو دهه گذشته بر عمق مداخلات و جنگ افروزي و كشتار مردم منطقه افزوده است، حضوري طبيعي قلمداد مي شود. با اينكه مدارك منتشرشده توسط ويكي ليكس نشان مي دهد كه آل خليفه در بحرين ضمن اينكه روابط نزديك اطلاعاتي با رژيم صهيونيستي داشته و پادشاه اين كشور با شمعون پرز ديدار داشته است، اما در عوض مواضعي كينه توزانه نسبت به سوريه داشته و بشار اسد را قاتل رفيق حريري مي داند. مدارك به دست آمده و بازجويي از «بندر بن سلطان» در دمشق بر عمق كينه توزي و توطئه آل سعود عليه رهبران سوريه حكايت روشني دارد، معلوم نيست كه «وليد المعلم» وزير خارجه سوريه با كدام منطق، حضور و اقدامات عربستان در بحرين را تأييد و توجيه مي كند.
در حقيقت عربستان براي جلوگيري از رشد قيام هاي مطالبه گر در درون مردم خود و حفظ حكومت هاي وابسته به خود در بحرين و يمن، دست به جنايت عليه مردم بحرين مي زند. «گيتس» نيز در آخرين ديدار از عربستان، فروش سلاح بيشتر به اين پادشاه نشين را در دستور كار خود اعلام كرد و از پادشاهي فاسد و ديكتاتور و حكومت عصر حجري آن به دليل تأمين منافع مالي و نفتي و امنيتي آمريكا، حمايت كرد. رفتار و مواضع مقامات سعودي حداقل در يك دهه گذشته به خوبي نشان مي دهد كه اين خاندان فاسد و فرتوت تا چه حد نسبت به ايران و انقلاب اسلامي، حقد و كينه داشته و براي عقده گشايي تا چه حد پيش رفته اند. تشويق آمريكايي ها به حمله به ايران، همسويي با رژيم صهيونيستي براي نابودي مقاومت لبناني و فلسطيني (حزب الله و حماس)، تلاش براي تخريب مناسبات قدرت ها و كشورها در تعاملات اقتصادي و سياسي با ايران، مواضع علني وزير خارجه لرزان و نوسان كننده سعودي در مسائل عراق و مداخله گري هاي فراوان در سي سال گذشته در مناطق سني نشين ايران، به ويژه در جنوب شرق ايران و كمك مالي به جريان هاي ضد امنيتي و يا اوباش و باندهاي مواد مخدر و تقويت تفكر فاسد سلفي گري در بين اهل سنت ايران و حمايت مالي و سياسي و رسانه اي گسترده از جريان فتنه در انتخابات سال 88 و بسياري اقدامات ضدامنيتي از سوي عربستان تنها بخشي از خباثت هاي اين رژيم عليه ايران است. با اين حال جاي اين سوال است كه برخي با كدام منطق مستحكم!! از سفر به اردن و عربستان سخن مي گويند و يا از پادشاهان ماركدار و انگليسي تبار و صهيونيست مذهب و آمريكا آيين براي سفر به ايران دعوت مي كنند؟!
نظام ديكتاتوري - پادشاهي بحرين در تجربه ثابت كرده است كه وعده هاي توخالي به مردم خود داده و نمي تواند با مردم بحرين همزيستي داشته باشد. در حالي كه گروه هاي معارض روش مسالمت آميز و گفتماني را براي تحقق مطالبات خود دنبال كرده و مي كند و وساطت كويت و تركيه و قطر را پذيرفته اند، ولي حاكمان رياض و واشنگتن، هر گونه تعامل سازنده با مطالبات مردم بحرين را آغاز فروريختن نظام فاسد و حامي منافع غرب و رژيم صهيونيستي در بحرين تلقي مي كنند. ده ها شهيد، صدها زخمي، ده ها مفقود، صدها زنداني كه 13 زن در بين آنهاست، پاسخ پادشاهي بحرين و حاميان سعودي و آمريكايي به مردمي است كه بحق انتخاب حكومت و نظام واقعي پارلماني كه منعكس كننده اراده اكثريت مردم باشد و نظام مشروطه و آزادي بيان و حقوق اجتماعي است، اصرار دارند. روش هاي سركوب مردم در بحرين مشابهت زيادي با روش هاي رژيم صهيونيستي دارد كه با توجه به روابط پنهان آل خليفه در بحرين با رژيم صهيونيستي و همكاري اطلاعاتي با موساد، برگرفته از تجارب وحشيانه صهيونيست هاست. كشتار با بي رحمي تمام، سركوب وحشيانه مردم، ناديده گرفتن مردم و حقوق آنها، شكنجه هاي غيرانساني و تهديد به تجاوز جنسي به دستگير شده ها از نمادهاي رفتاري صهيونيست هاست كه مربي عناصر آمريكايي مستقر در زندان ابوغريب عراق نيز بودند و رسوايي هاي آن عالمگير شد.
همانگونه كه انديشكده روابط خارجي آمريكا و يا موسسه مطالعاتي كاتو(آمريكايي) و يا بسياري از مراكز پژوهشي آمريكايي اذعان كرده اند، قيام مردم بحرين پيروز حتمي ميدان است و تمامي مصائب و مظلوميت ها كه از سوي جانيان وهابي و امكانات آمريكايي و روش هاي صهيونيستي بر مردم روا مي شود، نتيجه اي جز شناخت عميق تر از دشمنان اسلام و مردم در منطقه ندارد و بر عزم آنان براي ريشه كني خانه هاي فساد، به نام نظام هاي پادشاهي و ديكتاتوري خواهد افزود. اين جنايات، چهره واقعي آل خليفه و آل سعود و تمامي حاميان آنها را براي مردم منطقه و جهان آشكارتر مي كند كه حاصل كاشتن باد، درو كردن طوفان خواهد بود.
منبع» هفته نامه صبح صادق» حسین امیدی